پایگاه خبری فوتبالی - جاکومو راسپادوری قطعا یکی از نامهایی است که یوونتوس برای فصل آینده روی او دست گذاشته است.
به گزارش فوتبالی، جاکومو راسپادوری، مهاجم بیست و دو ساله و بولونیایی ساسولو نیز البته با ویژگیهایی که یوونتوس دوست دارد، مطابقت تام دارد. ایده راسپادوری در یوونتوس، یعنی جذب یک بازیکن جوان و آیندهدار ایتالیایی آن هم با هزینههایی مقرون به صرفه.
مرور اظهار نظرها و خبرها اثبات میکند که این بازیکن هم از تمایل یوونتوس به خودش مطلع است و از قضا علاقه فراوانی نیز برای بازی در تورین دارد. برآوردهای اولیه متفاوتاند اما به نظر میرسد که چانهزنیها میتواند حول مبلغ 30 میلیون یورو تثبیت شود. با این حال، اگر در عزم یوونتوس برای جذب او تغییری حاصل نشود، تورینیها بیشتر از این مبلغ را نیز پرداخت خواهند کرد.
یوونتوس در تابستان هم تلاشهایی برای جذب این بازیکن و نیز علیالخصوص اسکاماکا انجام داد اما سرانجام این کوششها با بازگشت به قابل دسترسترین گزینه پیشرو همراه شد؛ مویزه کیـــن. بازیکنی که در بازیهای این فصلش حتی کف انتظارات را نیز برآورده نکرد و همه را مایوس کرد.
سوال اصلی اما اینجاست که راسپادوری قرار است آلترناتیوی برای دیبالا باشد یا جایگزینی برای کین؟
در مورد راسپادوری هم اتفاقا چنین تردیدهایی وجود دارد. در اینکه او جوانی با استعداد و یکی از امیدهای آتزوری است، شکی نیست اما پیشبینی اینکه او بتواند وارث تمام مسئولیتهای بازیکنی مثل دیبالا در یوونتوس باشد و انتظارات را برآورده سازد، نکتهای مبهم و غیر قابل تخمین است.
بازی برای یوونتوس خصوصاً برای بازیکنان جوان و کمتجربه مختصات خاص خودش را دارد. موردی مثل دلیخت را به یاد بیاورید. سرنوشت بازیکنی در کیفیت و اندازههای او نیز در یوونتوس مقیاسی از یک تا صد را در این باشگاه طی کرد. حال اگر راسپادوری در یوونتوس نیز سطحی مثلا متوسط از خود نشان دهد، طبیعتا با واکنشهای پر فشاری مواجه خواهد شد که میتواند سرنوشتش در یوونتوس را نیز تحتالشعاع خود قرار دهد.
بنابراین بانوی پیر باید در ارزیابیهایش به شدت دقیق باشد. قرار نیست از هر بازیکن جوان و ایتالیایی که به یوونتوس میآید، یک کیهزا بیرون بزند. به عملکرد لوکاتلی نگاه کنید؛ او با استقبال به تورین آمد، از عشقش به یوونتوس پرده برداشت و در ادامه نیز بازیهایی اگر چه نه فوقالعاده اما قابل قبول از خود به نمایش گذاشت. با این حال، عملکرد او نیز خالی از نوسان نبود و برخی از نمایشهایش هم با انتقاداتی همراه بود.
در پس ورود هر بازیکن آیندهدار باید توازنی در سطح رویاپردازی و مطالبات تاکتیکی برقرار کرد. دوران آلترناتیوسازیهای یک شبه از بازیکنان جوان و کمتجربه به سر آمده است؛ نه میتوان به دلیل شباهت موی تونالی، از او پیرلو بودن طلب کرد و نه میتوان ناصیه مارکیزیو بودن را در لوکاتلی رصد کرد. از بوفون سازی برای دوناروما و موارد مشابه برای زانیولو و بارلا که دیگر بگذریم. حتی درخشش کیهزا را نیز باید منطقی دنبال کرد و توقع تلألوی ابدی و مستدام از او نداشت. در چنین منظومهای دیگر تکلیف راسپادوری و راسپادوریها که مشخصتر است.
نقشه عیان است؛ همسفری یوونتوس و دیبالا به پایان رسیده و اوضاع در خط حمله نیز برای بیانکونری ایدهآل نیست. اگر یوونتوس به دنبال جذب بازیکنی است که بتواند در پست مورد نظر باشگاه تفاوتها را رقم بزند، باید پرسید آیا راسپادوری توانایی ایجاد این تفاوت را دارد یا نه؟ البته که امروز برای هواداران بیانکونری پاسخ دادن به این سوال مشکل است اما باشگاه و کادر فنی محکوم به پاسخ هستند؛ آن هم امروز و نه فردا.
9404