پایگاه خبری فوتبالی- هوشنگ نصیرزاده، کارشناس حقوقی فوتبال و امین منوچهری، مهاجم پیشین استقلال با حضور چیا فوادی، سردبیر پایگاه خبری فوتبالی به روی خط برنامه وقت اضافه رادیو ایران آمدند و در رابطه با اجرای مجدد قانون سقف قرارداد بازیکنان فوتبال به گفتوگو پرداختند.
به گزارش فوتبالی، هوشنگ نصیرزاده در ابتدای سخنان خود و در رابطه با نامتناسب بودن قیمتها در بازار نقلوانتقالات فوتبال ایران، گفت: من مبنای بحث شما را عرض میکنم، که یکی از دلایل بالا رفتن قیمتها، همیشه متناسب نبودن عرضه و تقاضا است. به این دلیل که در سالهای گذشته آکادمیهای فوتبال در درون باشگاهها خیلی فعال نبودهاند، لذا بازیکن ایرانی در بازار بسیار کم شدهاست. بنابراین باشگاهها مجبورند که به بازیکنانی که قراردادشان بهاتمام رسیده، مبالغ بیشتری بپردازند. درواقع علت اصلی بالا رفتن قیمتها، کمبود بازیکن ایرانی است. این موضوعی است که حتی ما در جلسهای که با رییس فدراسیون سابق داشتیم، اعلام کردیم که در سالهای آینده ممکن است تیم ملی شما بسیار ضعیف شود، زیرا شما در این سالها اصلا برای سالهای آینده بازیکن پرورش ندادهاید. اکنون آکادمیهای فوتبال در باشگاهها حتی در معرفی کردن بازیکنان به باشگاههای خودشان نیز عاجز هستند. موضوع دیگری هست، که متاسفانه فضای اینستاگرامی بهگونهای است که میتواند به باشگاه خط بدهد. بهطور مثال یک نوجوان میتواند یک صفحه را ایجاد کند و علیه یک شخص یا باشگاه مطلب بنویسد. اگر بازیکنان یک تیم سه فصل درکنار یکدیگر باشند، دیگر نیازی به مربی هم ندارند. این به این مفهوم است که ثبات در یک باشگاه باید بیشتر از تغییرات مد نظر هواداران باشد. برای مثال باشگاه استقلال بدون باخت قهرمان شدهاست، هواداران شدیدا بهدنبال این هستند که چرا شما نقلوانتقالات نمیکنید. اتفاقا باشگاهی میتواند در لیگ آینده موفق باشد که کمتر بازیکن بگیرد، نه اینکه ساختار باشگاه را با تغییرات بهگونه پیش ببرد که تیم جدیدی وارد رقابتها شود. بهطور مثال باشگاه استقلال قهرمان شده، اما با چهرهای جدید وارد رقابتها شود.
امین منوچهری در پاسخ به این سوال، که آیا قیمت واقعی بازیکنان فوتبال در ایران اینگونه است، گفت: من در ابتدا میخواهم که در رابطه با صحبتهای آقای نصیرزاده بگویم که حرفهای ایشان کاملا درست است و آکادمیها خیلی مهم اند. بهعنوان کسی که خودم در گوشهای از آکادمیها کار میکنم، میبینم که چقدر سخت و مهم است. اگر توجه بیشتری شود، ما میتوانیم اتفاقات بسیار بزرگی را در پنج سال آینده برای هر باشگاه رقم بزنیم. در رابطه با سوالی که کردید، من فکر میکنم که فوتبالیست هرچقدر پول بگیرند باز هم کم است، زیرا عمر فوتبالی آنها ده سال است. باشگاهها باید به اندازه پولی که به فوتبالیست ایرانی میدهند، از آنها بخواهند. باشگاههای ما باید انقدر حرفهای باشند که بازیکنان از هشت صبح تا هشت شب در اختیار باشگاه باشند و تغذیه، استراحت و فکر خوب داشته و فوتبال تمام زندگی آنها باشد. درست میگویید این پولها رقم زیادی است، اما اگر باشگاه این امکانات را داشتهباشند که از بازیکنان کار بکشند فکر میکنم که این مبالغ مانند تمام دنیا میتواند پرداخت شود. فوتبالیستهای ما در روز 2 ساعت در اختیار باشگاه هستند. آنهایی که خیلی حرفهای باشند به اندازه پولی که میگیرند به خودشان رسیدگی میکنند و روی کار خود تمرکز میکنند. واقعیت این است که خیلی از فوتبالیستهای ما حقشان این نیست که این پول را بگیرند، اما در کل میخواهم به شما بگویم که اگر باشگاهها نظم و ثبات مدیریت داشتهباشند میتوان با پرداخت این پولها از بازیکن بازده گرفت.
نصیرزاده در ادامه نظرات خود درباره دستمزدهای نامتعارف بازیکنان فوتبال ایران خاطرنشان کرد: وقتی شما به بازیکنی پانزده میلیارد میپردازید و هرفصل 10 ماه است، یعنی ماهی یکونیم میلیارد تومان به ایشان پول میدهید. چهکسی در ایران چنین پولی دریافت میکند. کسی که فردی کار کند و ماهی یک میلیارد و پانصد هزار تومان بگیرد. ضمنا شما وقتی در باشگاه برای 10-15 بازیکن قرارداد منعقد میکنید و مجموعا 170-180 میلیارد تومان میشود، باشگاه این پول را از کجا تامین میکند؟
کارشناس حقوقی فوتبال ایران پاسخ به این سوال، که مشاهده میشود بعضی بازیکنان نهایتا یکسوم قرارداد خود را دریافت میکنند با تحت فشار گذاشتهشدن مجبور به بخشیدن باقی قرارداد خود میشوند، گفت: ببینید شما باشگاه داری نکردهاید. شما در باشگاه با بازیکنی مواجه هستید که پای خود را میگیرد و بازی نمیکند. زمانی هم که سوال میکنیم کجا بودی؟ جواب میدهد تهران، مداوا و فیزیوتراپی. پس از 2-3 ماه با فاکتور برمیگردد و میگوید فیزیوتراپی بودهام. هرروز به فیزیوتراپی میروند و به نفعشان است. بازی نمیکند و ماساژ میگیرد. وقتی جلسهای بین بازیکن و باشگاه هست، مبلغی که در این میان نوشته میشود، مبلغ تخمینی طرفین است. بین ما ماشین، خانه و زمین نیست. شما میگویید 2-3، او میگوید 5-6 و نهایتا میگوید توکل بر خدا بنویس 3.5. یعنی طرفین با تخمین ذهنی رقمی را روی کاغذ مینویسند و لذا گاها تسویه این هزینه هم بهصورت تخمین ذهنی خواهد بود. جالب است به شما بگویم ما تسویههایی که در تراکتور میکردیم گاها با بازیکن خارجی بینالمللی هم همین کار را میکردیم. یعنی آن بازیکن هم یاد گرفته و میداند که در دنیای فوتبال گاهی موافق بخشی از پولها را میبخشند. در واقع این پول حقیقی نیست و چیزی مجازی است که در ذهن طرفین بوده است. با این وجود حرف آقای منوچهری هم درست است و باید از بازیکن هم بگوییم. وقتی تعداد بازیکنان محدود است و در کنار اون احتمال مصدومیتی وجود دارد که ممکن است بازیکن را بهعنوان یک هنرمند ورزشی که فوتبال بازی کرده، موفقیت کسب کرده، گاها پرچم بالا برده و مقبولیت روانی در جامعه عمومی کسب کردهاست، دیگر توان هیچ کاری نداشتهباشد و خانهنشین شود. اما روی هم رفته این مبالغ که در بازار وجود دارد قیمت واقعی نیست. اگرچه خود ما بهعنوان افراد در جامعه، نرخهای موجود در جامعه را نسبت به سال 98 میسنجیم گاها 10 برابر شدهاست.
نصیرزاده در رابطه با این موضوع که 2-3 فصل قبل یک تیم با 30 میلیارد بسته میشد اما امروز یک بازیکن بهتنهایی چنین دستمزدی دارد، گفت: دلیلش این است که دیگر بازیکن نیست.
منوچهری در پاسخ به این سوال که در سالهای اخیر شنیدهایم یکسری از بازیکنان را مربیها و مدیران میآورند و از قرارداد آنها سود میبرند، اظهار داشت: خب درهرصورت وقتی درباره چیزی صحبت میشود، حتما چیزی بوده که در رابطه با آن صحبت شدهاست. ولی در کل، در رابطه با حرفهایی که میزنیم یک سوال از آقای نصیرزاده دارم که چرا اتفاقی نمیافتد که همه مربیان، بازیکنان و مدیران، مانند تمام کشورهای اروپایی اتحادیهای داشتهباشند. من نمیگویم سقف قرارداد تعیین کنیم، چون در زمان بازی من هم این موضوع به خیلی از فوتبالیستها آسیب زد. اما این هم نباید باشد که بازیکنی که ارزشش را ندارد با استفاده از رابطه و لابی با مربیان و مدیران پول هنگفتی دریافت کند. در کلی سوال من این بود که چرا یک سازماندهی کلی انجام نمیدهند که بیایم اینها را متحد کنیم و همه مدیران با هم تصمیم بگیرند. یک اصطلاحی است به نام بازی جوانمردانه مالی، که واقعا بعضی باشگاهها جوانمردانه عمل نکردهاند. بهنظر من ما باید یک سر و سامان اینچنینی در قراردادها اعمال بکنیم، اما یک موضوع هم که شما میگویید مثلا در چهار سال پیش باشگاهها با 30 میلیارد تیم میبستند، فکر میکنم که در 4-5 سال اخیر خیلی چیزها در مملکت ما تغییر کردهاست و واقعا بستن قرارداد 200 میلیون تومانی با بازیکن امکانپذیر نیست. درمورد آن مورد درآمد ماهیانه یک میلیارد و پانصدی هم که گفتید، نمیتوان گفت هیچکسی چنین پولی نمیگیرد و خیلیها در کشور هستند که چنین درآمدی دارند. نمیتوان اینگونه درباره فوتبالیستها نظر داد ولی همانطور که گفتم باید کار شود و هر فوتبال بهاندازه حق خود پول بگیرد.
نصیرزاده درباره عوامل افزایش سرسام آور قیمت بازیکن و قرارداد های یکساله گفت: سازمان لیگ نمی تواند در دل باشگاه ها برود و با آن ها جدال کند. باشگاه ها هم اشتباه بزرگی می کنند، در دنیا برای بازیکنان زیر 30 سال اصلا قرارداد یکساله وجود ندارد. بازیکنان بالای 30 سال، یکساله می بندند اما زیر 30 سال اصلا یکساله نمی بندد و حداقل سه ساله می بندند. در ایران با توجه به اینکه قوانین طبق قانون تجارت به ثبت رسیده اند و آن ها سیستم خاص خودشان را دارند، سازمان لیگ نمی تواند خیلی در این زمینه دخالت کند. قاعده ای وجود دارد و آن هم این است که اگر بازیکن زیر 28 سال در دنیا وقتی می رود با تیمی دیگر مذاکره می کند، تنبیه می شود. اما وقتی بازیکن جوان می آوری چرا باید قرارداد یکساله ببندد؟ این به خاطر این است که مجموعه ای که باشگاه را اداره می کنند، آداب و اصول باشگاهداری را نمی دانند و به نوعی این مشکل هم به نبود بازیکن بر می گردد چرا که وقتی یک باشگاه با بازیکنی یکساله نبندد، بازیکن به باشگاه کناری می رود و با آن یکساله می بندد. درباره قرارداد ها یک نکته بگویم؛ به طور کلی سقف قرارداد اشتباه است اما موضوعی که وجود دارد این است که اگر چه باشگاه ها طبق قانون تجارت در ایران به ثبت می رسند و باشگاه ها رفت و برگشت مالی خودشان را به هیات رییسه و مجمع گزارش می دهند ولی در ورزش فوتبال افراد و باشگاه هایی که وارد مسابقات لیگ می شوند، باید تحت عنوان فیرپلی مالی، رفت و برگشت مالی آن ها کنترل شود. به طور مثال اگر باشگاه ذوب آهن 100 میلیارد تومان بودجه در اختیار دارد فقط 60 میلیارد تومان می تواند بازیکن بخرد. بیشتر از این نمی شود. اما چون باشگاه ها در ایران بودجه بندی ندارند و اصلا مشخص نیست که چه قدر اعتبارات در اختیارشان است، مجموعه ای که بازی را برگزار می کند، به آن ها می گوید که مثلا بیشتر از قرارداد 7 میلیاردی نبند. اکنون قرار شده است برای بازیکنان ملی 14 میلیارد تومان و برای سایر بازیکنان 7 میلیارد تومان سقف قرارداد تعیین بکنند. در جاهایی که سقف قرارداد نیست اما فیرپلی مالی نیست. یک حد و اندازه ای وجود دارد. نمی توانی بگویی خیلی پولم زیاد است و می خواهم 1000 میلیارد بیاورم و بهترین بازیکنان را بخرم. نهایتا باید 60 درصد بودجه صرف خرید بازیکن شود و باشگاهی بیش از آن حق ندارد. تیم هایی که قراردادهای بالا می بندند، این پول ها از کجا می آید؟ نه بلیت فروشی در کار است، نه حق پخش تلویزیونی وجود دارد، نه فروش محصولات داریم و نه اسپانسرینگ وجود دارد. خود به خود تشکیلات باید بپرسد که این پول ها از کجا می آید. علت اصلی تعیین سقف قرارداد، نبودن رویه تعیین بودجه در باشگاه ها است و این تنها راه حل موجود است.
امین منوچهری درباره سقف قرارداد ها دو سوال مطرح کرد و گفت: ما چه کار کردیم برای اینکه باشگاه ها درآمدزایی داشته باشند؟ این درآمدزایی خیلی مهم است. و اینکه با توجه به اینکه سقف قرارداد ها 7 میلیارد تعیین شده است، آیا خوب است که بازیکنان ما مثلا بروند در تایلند و هند و مالزی فوتبال بازی کنند؟ اگر دلار را 30 هزار تومان حساب کنیم، خیلی راحت باشگاه های هند و بنگلادش می توانند رقم بالاتری را به بازیکنان ما بدهند، به همین علت باید کارشناسی تر درباره این مسائل صحبت کنیم.
نصیرزاده در پاسخ به سوالاتی که منوچهری مطرح کرد، گفت: درآمدزایی باشگاه ها به تشکیلات برگزار کننده مسابقات مربوط نیست، باشگاه ها خودشان باید درآمدزایی کنند. اکنون اوضاع اقتصادی مناسب نیست و خیلی نمی توان امیدوار بود که باشگاه ها بتوانند کاری انجام بدهند. آن چهار مورد بلیت فروشی، حق پخش، فروش محصولات و اسپانسرینگ در کار نیست. اکنون محصولات باشگاه ها را مثل کوسن های مبل با لوگوی باشگاه ها به فروش می رسانند اما پولی به دست باشگاه ها نمی رسد. پس درباره موضوع درآمدزایی باشگاه ها، آن ها خودشان باید درآمدزایی کنند. به همین دلیل در باشگاه های اروپایی، مدیران باشگاه ها افرادی اقتصادی اند که بتوانند یک ریال را بکنند دو ریال. اما در کشور ما می گویند که چرا این مدیر عکسی با شورت ورزشی ندارد. انگار که مثلا مدیر می خواهد درون زمین چمن بازی کند. درباره مورد دوم، باید بگویم که در برزیل، درآمد تولید ناخالص ملی خود را از درآمدی که بازیکنان در خارج از کشور کسب می کنند، افزایش می دهد. یعنی این کشور یکی از کشور های مقروض آمریکا بوده است که توانسته است با صادرات بازیکن بدهی های خود را پرداخت کند. یعنی رفتن بازیکن به کشور های خارجی و آوردن دلار به درون کشور به طور کلی چیز بدی نیست و امر مبارکی هم هست.
منوچهری در پاسخ به اظهارات هوشنگ نصیرزاده افزود: مخالف جذب بازیکنان خارجی نیستم، چرا که با جذب بازیکنان خارجی با کیفیت سطح بالا هم سطح بازیکنان داخلی افزایش مییابد، هم باعث یادگیری بازیکنان خودمان میشود. اما این مسئله با رشد و پیشرفت تیم ملی زیر سایه میرود با اهداف تیم ملی منافات دارد و باید یکپارچه عمل نمود.
بازیکن سابق استقلال درباره علت بالاتر بودن بازیکنان پابهسن گذاشته، نسبت به بازیکنان جوانتر و رده امید، اظهار داشت: مشکل آنجاست که بازیکنان جوانتر بهاندازه کافی قوی نیستند. سعید صادقی این فصل ستاره نقل و انتقالات بود، بازیکن بسیار خوبی اما 28 ساله است.
هوشنگ نصیرزاده در پاسخ به سوال مبنی بر قیمت بازیکنان، تصریح کرد: بازیکنان قیمت خاصی ندارند. البته ما کارگزار خوب و بد داریم، خود من تا حالا بازیکن بیشتر از ۴میلیارد انتقال نداده ام. برخی بازیکنان خاص هستند که قیمت شان نجومی بالا میرود. در رابطه با صحبت شما که گفتید بازیکنی رفته خارج و بازگشتهاست. در قانون فیفا نقلوانتقال کل تخلف است، یعنی شما بازیکنی را خریداری کنید و بعد قرض دهید تخلف است. بازیکنی را که به خدمت میگیرید حداقل ۶ماه باید استفاده شود و بعد قرض داده شود. اینکه بازیکنی را به خدمت بگیرید و بلافاصله قرض دهید در واقع در نقل و انتقالات پل زده اید و این تخلف است.
چیا فوادی ادامه داد: مثلا من بازیکنی را به پرتغال یا بلژیک میفرستم و بعد از دو سال با دستمزد ارزی برمیگردانم.
کارشناس حقوقی فوتبال ایران در پاسخ به این سوال که فرض کنید یک بازیکن را به پرتغال یا بلژیک میفرستم و سال دوم او را با پرداخت ارز برمیگردانم، گفت: این انتقال از لحاظ قانونی درست و قانونی است. اگر شما خارجی بخرید ارز خارج میشود اگر ایرانی بخرید ریال ، چون بازیکن ایرانی خارج بوده است شما باید ارز بدهید.
نصیرزاده در رابطه با حضور دلالانی که هرساله از آنها نام برده میشود اما مشخص نیست چه کسانی هستند، ادامه داد: قانون تجارت ۳۰ ماده راجب دلالی داریم، و دانشجویان حقوق با این جمله آشنا هستند دلالی شغل شریفی است، اساسأ شما بلیط هواپیما را از دلال خریداری میکنید، خانه خودتان را از دلال خریداری میکنید. بازیکن نمیتواند به باشگاه بگوید بیا و من را بخر، بلکه واسط میگذارد که بابت این انتقال درصدی میگیرد مثل درصدی که در املاک ها و بلیط ها گرفته میشود ما نباید کلا همه چیز را زیر سوال ببریم. ما دادسرای انتظامی قضات داریم دادسرای ویژه روحانیون داریم دادسرای نظامی داریم، در هر قشری ممکن است تخلف رخ دهد. این به مفهوم زیر سوال رفتن کل مجموعه نیست. بابت همین میگویم اگر کارگزاری که شما اطلاع دارید و ما نداریم قیمتی را بالا برده است بطور قطع باید با آن برخورد شود ولی ذات این کار زیر سوال نیست. بخاطر اینکه افراد مجبورند برای انعقاد قرارداد فردی آنها را معرفی بکند که ما میگوییم کارگزار فیفا میگوید اینترنت گری شما میگویید دلال، متاسفانه دلال به یکی از ناسزا های رایج فوتبال تبدیل شده است.
کارشناس حقوقی فوتبال ایران در رابطه با رفتارهای غیرقانونی ایجنتها مانند تحریک بازیکنان برای تحریک غیرموجه قرارداد، افزود: اگر کارگزار در این موضوع دخیل باشد ، کارگزار هم محروم میشود. برای مثال فسخ موجه ورزشی داریم اگر حداقل ده درصد بازی ها را بازی نکنی میتوانی فسخ قانونی انجام دهی.
امین منوچهری در پایان سخنان خود اظهار داشت: مهمترین نکته نبود بازیکن باکیفیت است. یادم هست زمانی برانکو گفته بود جوانان تیم من فقط بخاطر شرایط سنیشان در پرسپولیس بازی میکنند، در غیر این صورت جایگاهی در پرسپولیس نداشتند. ما باید جوانان خوب و فوتبالیست پرورش دهیم.
9719