پایگاه خبری فوتبالی- مرتضی کرمانی مقدم مهاجم سابق پرسپولیس میگوید: انزلیچیها مردم با معرفتی هستند و به هر حال یک اتفاقی افتاده که باعث سوء تفاهم شده است و امیدوارم ملوان به خاطر سید جلال حسینی بازی خداحافظی را برگزار کند.
چهارشنبه گذشته باشگاه پرسپولیس در کانال تلگرامی خود اعلام کرد اعلام کرد که دیدار خداحافظی جلال حسینی روز ۱۴ مرداد با برگزاری دیداری دوستانه با ملوان برگزار میشود. سرخپوشان در این بیانیه اعلام کردند که شان حسینی به حدی بالای است که باید با یک تیم خارجی بزرگ دیدار میکردند که این مساله به مذاق مدیران ملوان خوش نیامده است.
در این بیانیه آمده بود: «برنامهریزیها برای انجام یک بازی خداحافظی مناسب و در شأن سیدجلال حسینی در حال انجام است. هرچند سیدجلال حسینی آنقدر بزرگ است که بهتر بود بازی خداحافظیاش مقابل یک تیم بزرگ خارجی انجام میشد اما به دلیل کمبود زمان و در پیش بودن مسابقات لیگ برتر این امکان وجود نداشت.»
باشگاه ملوان هم بعد از این اطلاعیه کوتاه، اعلام کرد که با احترام به هواداران پرسپولیس و هواداران تیم خود، از این بازی انصراف میدهد.
در همین ارتباط بد ندیدیم با مرتضی کرمانی مقدم ستاره پرسپولیس در دهه ۶۰ گفت و گو کنیم؛
از ماجرای لغو بازی خداحافظی پرسپولیس و ملوان انزلی که مطلع شدید؟
تا حدودی در جریان هستم. انزلیچیها مردم با معرفتی هستند و به هر حال یک اتفاقی افتاده که باعث سوء تفاهم شده است و امیدوارم ملوان به خاطر سید جلال حسینی بازی خداحافظی را برگزار کند.
اما به خاطر اینکه در بیانیه باشگاه پرسپولیس آمده بود که سید جلال آن قدر بزرگ است که باید بازی خداحافظی اش مقابل یک تیم بزرگ خارجی برگزار میشد، باشگاه ملوان انزلی دلخور شده است.
شاید متن به کار رفته در این بیانیه درست نبوده باشد اما حتم دارم عمدی در کار نبوده است. اشتباهی صورت گرفته که باعث این سوء تفاهم شده است. من البته شنیدم باشگاه پرسپولیس عذرخواهی کرده است. درست است؟
بله، باشگاه پرسپولیس عذرخواهی کرده است اما ظاهرا ملوانیها نپذیرفتهاند؟
ملوانیها بسیار بخشنده و با معرفت هستند. سرآمد همه بامعرفتها هم مرحوم سیروس قایقران بود. من فکر نمیکنم فوتبالیستی با معرفت سیروس دیگر متولد شود.
خاطره ای از مرحوم قایقران دارید ؟
خیلی خاطرهها دارم. یک چیزی میگویم و یک چیزی میشنوید. مرد مثل او دیگر در فوتبال ما متولد نخواهد شد. من یادم میآید همیشه سیروس از شمال کشور مهمان داشت. سرتمرین تیم ملی میآمدند و در خواستهایی میکردند و باور کنید هر چه در جیبش داشت میبخشید! ساعت پیراهن، کاپشن یا یکی بیمار داشت و میخواست او را جراحی کند و ... خلاصه آن که لوطی صفت و مشتی بود، خیلی! باورتان نمیشود وقتی میفهمید دختری جهیزیه ندارد یا پدر و مادرش نمیتوانند او را به خانه بخت بفرستند، تنهایی راه میافتاد و به بازار انزلی میرفت، از اعتبارش خرج میکرد تا یخچال، گاز، فرش، تلویزیون و ... برای آنها تهیه کند. اگر بخواهم از مردانگی سیروس بگویم باید یک شبانه روز حرف بزنم.
خاطره شخصی چه طور؟
من و زنده یاد سیروس خیلی رفیق بودیم. یک بار خاطرم هست در اردوی تیم ملی در مجموعه ورزشی آزادی استراحت داشتیم. من تازه نامزد کرده بودم و سیروس یک ماشین نو خریده بود. از او ماشینش را قرض گرفتم که بروم و ساعاتی بعد برگردم اما چشمتان روز بد نبیند تصادف کردم! ماشین سیروس صدمه دید و با توجه به اینکه اردو داشتیم نتوانستم آن را تعمیر کنم و بعد پس بدهم. به اردو برگشتم و ماشین را عقب تر و جلوی در مجموعه پارک کردم. وقتی سیروس من را دید، سراغ ماشین را گرفت و من هم این دست و آن دست کردم که چه جوابی بدهم؟ اما خدابیامرز سیروس اجازه نداد ادامه بدهم و گفت " مرتضی، اگر آتش هم زده باشی فدای سرت!" واقعا چنین روحیه ای داشت. همه چیزش برای مردم و رفقایش بود و ... خداوند رحمتش کند.
از بازی خداحافظی سید جلال حسینی به زنده نام سیروس قایقران رسیدیم. جالب بود!
میخواستم بگویم انزلی چنین مردمیدارد. من حتم دارم همشهریان سیروس قایقران اجازه نمیدهند به خاطر یک اشتباه که باعث سوء افاهم شده بازی خداحافظی سید جلال حسینی لغو شود. من خاطره تصادف با ماشین قایقران را تعریف کردم تا بگویم سیروس و مردم انزلی چقدر بخشنده هستند و حالا از همه این عزیزان و مسئولان باشگاه ملوان به ویژه پژمان نوری و مازیار زارع عزیز که میدانم ارادت زیادی هم به خدابیامرز سیروس دارند خواهش میکنم این ماجرا را فیصله بدهند تا این بازی خداحافظی برگزار شود. سید جلال حسینی یک بازیکن بزرگ و با افتخار است که بالای ۱۰۰ بازی ملی دارد و همه همشهریانش هم به او افتخار میکنند.
راستی میدانیم شما، مجتبی محرمیو چند ملی پوش تهرانی به خاطر سیروس قایقران در اردوی تیم ملی با یک بچه تهران و همشهری خودتان درگیر شدید. میتوانید آن ماجرا را شرح بدهید؟
بگذریم! خدابیامرز سیروس خودش مشتی و بزرگ و یک شهر را حریف بود. نیازی به من نداشت که بخواهم از او حمایت کنم اما اتفاقی افتاد که سیروس را وادار کرد با طرف برخورد کند. البته ما بچه تهرانها و همه ملی پوشان عاشق سیروس بودیم. او کاپیتان ما و تیم ملی نبود بلکه برادر بزرگ همه ما بود. روحش شاد و یادش گرامیباشد.
7777