یادداشت ویژه/ درباره ماجرای مهدی قایدی و فرهاد مجیدی: ستاره ماندنی نیست!

یادداشت ویژه/ درباره ماجرای مهدی قایدی و فرهاد مجیدی: ستاره ماندنی نیست!

پایگاه خبری فوتبالی- یک: واکنش هواداران به خبر پیوستن مهدی قایدی به اتحاد کلبا، اول حمله به مدیریت یا مدیریت های قبلی، بعد حمله به مدیریت فعلی و بعد در نهایت حمله به فرهاد مجیدی، سرمربی اسبق استقلال بود. در فوتبالی به این ماجرا پرداخته ایم که چرا قایدی به امارات برگشت. او بازیکن شباب الاهلی امارات بود وطبیعی است که فرهاد مجیدی بخواهد بگوید او بازیکن را از شباب الاهلی گرفته است نه استقلال! اما هواداران استقلال می گویند پس چرا یکی مثل حسین زاده را نگرفت و سراغ بازیکنی رفت که ممکن بود استقلال او را حفظ کند؟

دو:-تابستان  ۸۹ است و واعظ آشتیانی استعفایش را به رییس وقت سازمان تربیت بدنی تقدیم کرده، استقلال به معنای واقعی بی صاحب است، در این بلبشوی مدیریتی که استقلال نه مدیر دارد نه سرمربی ، امیرقلعه نویی سرمربی سپاهان خسرو حیدری ، هاشم بیک زاده و رضا عنایتی را به سپاهان می برد تا انتقام شخصی اش از واعظ آشتیانی را از استقلال بگیرد. آن سال برای استقلال، واقعا سال عجیبی بود.

سه:  سیزده سال بعد در تابستان ۱۴۰۲ ، استقلال در بلبشوی مدیریتی و بی پولی گیر کرده، علی خطیر به باشگاه شباب الاهلی نامه زده که استقلال قایدی را می خواهد. در این بین الاتحاد کلبا به مربیگری فرهادمجیدی رقیب استقلال در گرفتن مهدی قایدی می شود. پیشنهاد چرب تر از باشگاهی که سرمربی اش یک استقلالی است. برخی می گویند توافق ها خیلی وقت پیش شکل گرفته و پس از پایان لیگ، قرار بوده از اول قایدی به اتحاد کلبا برود.

چهار: فوتبال حرفه ای شده ، همه می دانیم، بازیکن و باشگاه فروشنده حق دارند تیم جدیدشان را خودشان انتخاب کنند ولی آیا نمی شد مجیدی دست روی بازیکن دیگری بگذارد و با توجه به امکانات مالی تیمش بازیکن دیگری را انتخاب کند؟ مجیدی که می دانست استقلال قایدی را می خواهد .مطمئنا باید دوباره بند یک را بخوانید اما استقلالی ها فکر نمی کردند که مجیدی، قایدی را با خودش به امارات ببرد.

پنج: شاید بعد از سالها خیلی از هواداران استقلال به این نتیجه رسیده باشند خیلی از بزرگان این باشگاه بیشتر از آنکه استقلال را دوست داشته باشند خودشان را دوست دارند. البته آنهایی که از نزدیک اتفاق های استقلال را پیگیری می کنند، به این نکته رسیده اند.

شش: فردا روزی که مجیدی بخواهد دوباره سرمربی استقلال شود روی فراموش کاری عده زیادی از هواداران این تیم حساب کرده که این روزها را فراموش کرده اند که اگر غیر از این نبود هر بار بعد از هر رها کردن دوباره روی دوش هواداران استقلال به این تیم برنمی گشت. کلا حافظه هواداران فوتبال مثل حافظه افکار عمومی، ضعیف است!

هفت: بیشترین ضربه را استقلال در این سالها از کسانی خورده که سابقه استقلالی بودن دارند. بزرگانی که تا هر زمانی که خودشان هستند موفقیت استقلال را فقط با خودشان می خواهند. بازیکنان سابق، مربیان سابق و حتی مدیران سابق! به قول آن مصرع معروف: من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هر چه کرد، آن آشنا کرد!

هشت: نمی شود برای نکونام استوری حمایتی گذاشت ولی ستاره تیمش را خرید. این دوگانگی را نمی شود درک کرد. البته که ستاره ها هم خاموش شدنی و رفتنی هستند اما فرهاد مجیدی همان سال گذشته هم دوست داشت قایدی را قرضی به اتحاد کلبا ببرد اما مطمئنا استقلال پول بهتری به شباب الاهلی داده بود. امسال که استقلال، در بحران بدهی 800 میلیارد تومانی به سر می برد، گرفتن قایدی خیلی راحت تر از سال گذشته بود.

یادداشت از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی

1470