پایگاه خبری فوتبالی – پیکر ملیکا محمدی صبح امروز برای آخرین بار در ایران و در ورزشگاه آزادی تشییع شد.
به گزارش فوتبالی، روز آخر است و وداع آخر... اینجا دیگر نمیتوانی بغضت را پنهان کنی. اگر خواهر باشی که دیگر غیر ممکن است. آیدا برای آخرین خداحافظی با ملیکا با پیراهن او به ورزشگاه آزادی رفت. پیراهنی که ملیکا 5 بار آن را به تن کرد تا برای تیم ملی بازی کند.
چشمهایش خیس بود و ناباوری هنوز در نگاهش موج میزد. منتظر بود یک نفر بیاید و به او بگوید: «بیدار شو آیدا. انگار داشتی کابوس میدیدی و گریه میکردی...» خیلی هم منتظر ماند اما کسی نیامد و آیدا همانجا در دروازه جنوبی ورزشگاه آزادی ایستاد به گریه کردن.
با دستهایش تور دروازه را گرفت. شاید با خودش فکر میکرد اگر طاقتم تمام شود و نتوانم بایستم چه؟ زانوهایش لرزید اما ایستاد. این ایستادن همان چیزی است که ملیکا از او میخواهد. ملیکا خودش ایستادن را معنا کرده بود. فکر کن! یک دختر برای این که پای آرزو و عشقش به فوتبال بایستد زندگی در آمریکا را رها کند و به ایران بیاید تا در شرایط سختی که فوتبال زنان در ایران دارد بازی کند...
اینجور جاها همه به پدر و مادر فکر میکنند. به این که تحمل داغ فرزند چقدر برای آنها سخت است. اما کمتر به خواهرها فکر میکنند. غصه آنها کمتر دیده میشود. آیدا رنج مضاعفی را تحمل میکند. اما او برای تحمل این رنج میتواند از خواهرش کمک بگیرد. خواهری که رفته اما رفتنش هم ماندگار شده.
ناصر نامدار/پایگاه خبری فوتبالی
1359