پایگاه خبری فوتبالی- دروازه استقلال در بازی با ذوب آهن خیلی زود توسط مجید علیاری باز شد.
به گزارش فوتبالی، از ساعت 20:30 آخرین بازی هفته بیست و ششم لیگ برتر در ورزشگاه آزادی شروع شد و طی آن استقلال صدرنشین مقابل ذوب آهن اصفهان قرار گرفت. با توجه به برد امشب پرسپولیس در مقابل نساجی، استقلال برای ادامه صدرنشینی در جدول باید ذوب آهن را شکست بدهد.
اما در حالی که تنها 6 دقیقه از سوت شروع بازی گذشته بود، استقلالیها شوکه شدند. بعد از یک دفع توپ توسط مدافعان ذوب آهن، توپ ارتفاع گرفت و به سمت میانه زمین رفت. در میان تعلل و تعارف چند بازیکن استقلال مثل روزبه چشمی و محمد حسین مرادمند این مجید علیاری مهاجم ذوب آهن بود که توپ را از قوس میانه زمین خودی گرفت و پا به توپ به سمت دروازه استقلال رفت.
به شکل عجیبی نه مرادمند، نه چشمی و نه حای ایمان سلیمی نتوانستند خودشان را به علیاری برسانند و مهاجم ذوب آهن بعد از این که وارد محوطه جریمه استقلال شد با یک ضربه چیپ توپ را از بالای سر سید حسین حسینی عبور داد و گل زد! با این گل ورزشگاه کاملا در سکوت فرو رفت.
اما چیزی که پس از این گل توجه بینندگان مسابقه را جلب کرد رفتار علیاری بعد از گل بود. مهاجم ذوب آهن که بعد از زدن ضربه تعادلش را از دست داده بود در همان حال دستانش را بالا آورد و به همبازیانش نشان داد که قصد ندارد خوشحالی کند! حرکت او باعث شد این سوال پیش بیاید که چرا بعد از گلی با این درجه از اهمیت خوشحالی نکرد.
پاسخ این سوال مشخص است. علیاری که با پیراهن شماره 43 برای ذوب آهن بازی می کند طرفدار استقلال است و علاقه زیادی دارد که پیراهن این تیم را بپوشد. در دو فصل اخیر هم او به استقلال لینک شد و ظاهرا مذاکرات غیر رسمی هم انجام شد اما در نهایت این اتفاق نیفتاد و علیاری که فصل گذشته بازیکن مس و شاگرد جواد نکونام بود به تیم ذوب آهن پیوست.
نکته جالب این که علیاری پیش از این یک بار دیگر هم استقلال گل زده بود! او زمانی که در فولاد بازی میکرد در مسابقه استقلال و فولاد در دور رفت لیگ بیست و دوم که با تساوی یک بر یک تمام شد توانست در دقیقه 16 دروازه استقلال را باز کند. او بعد از این گل در ابتدا کمی هیجان زده شد و خوشحالی کرد اما خیلی زود به خودش آمد و آرام شد.
علیاری 28 ساله است و شاید برای این که به استقلال برود کمی دیر شده باشد اما او با خوشحالی نکردن نشان داد هنوز امیدوار است به تیم مورد علاقهاش بپیوندد.
1359