پایگاه خبری فوتبالی- یک: استانداردهای قهرمانی در لیگ ایران تغییر کرده، اگر یک دهه پیش با میانگین امتیاز دو میشد به جام برسید، حالا با امتیاز ۶۷ هم شاید به جام نرسید. این قضیه یک پیام ویژه دارد: استقلال و پرسپولیس تاحدودی خود را از بقیه تیمها تا جدا کردهاند. با خصوصی شدن سرخابیها این اتفاق در سالهای آینده بیشتر نمود خواهد داشت.
دو: فلسفه استقلال در بازی با گلگهر هم همان بود که در طول فصل دیده بودیم. همچنان اصرار بر سانتر از کنارهها ، استفاده از ضربات ایستگاهی و استفاده از توپهای سوم. تک گل استقلال هم روی ارسال حردانی، استپ و پاس محشر بلانکو با سینه و بغل پای روزبه به دست آمد. البته این روش با روشی که استقلال در تاریخش شناخته می شود، تفاوت اساسی دارد. استقلال ساپینتو شاید بیشتر نزدیک به آن فلسفه بازی می کرد اما استقلال مدتهاست از شیوه بازی هجومی فاصله گرفته است.
سه: جواد نکونام این تفکر و سیستم را در استقلال جا انداخته و آنقدر روی آن تأکید داشته که ملکه ذهن بازیکنان شده، سبک بازی استقلال شاید خیلی تماشاگرپسند نباشد اما در این فصل که سپاهان از فرم خودش به دور بود، امتیازآور شد. اگر میبینید استقلال با ۶۴ امتیاز دوم جدول است آن را به حساب کماشتباهتر بودن پرسپولیس در نیم فصل دوم بگذارید و همچنین ستاره ای به نام اورونوف که نکونام خیلی مفت آن را از دست داد تا در پرسپولیس بدرخشد و تیم را به صدر جدول بیاورد.
چهار: استقلال در خانه بهترین تیم لیگ بوده، غیر از دربی که شرایط خاص خود را دارد و بازی با مس رفسنجان، آبیها همه بازیهای خانگی خود را بردهاند و همان دو امتیاز از دست رفته استقلال را به رده دوم جدول فرستاد. همه محاسبات نکونام برای گرفتن سه امتیاز بازیهای خانگی در این فصل درست بود جز همین بازی که ورق را برگرداند. در استقلال قهرمان شدن مهم است و جام آوردن. این نکته ای است که هواداران در هر حالتی آن را از مدیران باشگاه و مربیان می خواهند و حالا همه استقلالی ها امیدوارند که مس رفسنجان همانطور که استقلال را در آزادی متوقف کرد، پرسپولیس را هم متوقف کند تا استقلال بتواند با پیروزی مقابل پیکان، قهرمان لیگ برتر شود.
پنج: قرار بود با آمدن سرمربی یونانی به تیم گلگهر این تیم شرایط بهتری به نسبت فصل گذشته پیدا کند، اما تیمی که با قلعهنویی و سپس الهویی ششم جدول شد حالا در رتبه نهم قرار دارد و این یعنی پسرفت. البته آنها در جام حذفی شانس دارند اما شانشان به نظر چندان زیاد نیست.
شش: در بین بازیکنان استقلال، همچنان جلالالدین ماشاریپوف یک استثنا به شمار میرود. حرکات، پاسها و نوع ضربهزدنش به توپ برای فوتبال ایران یک کلاس درس است. تنها بازیکنی که بدون استرس بازی میکرد ماشاریپوف بود. استقلال برای حضور در آسیا سه چهار بازیکن در سطح ماشاریپوف میخواهد و با بازیکنان فعلی، نمی شود در آسیا کار خاصی انجام داد.
هفت: سیدحسین حسینی و روزبهچشمی به عنوان کاپیتانهای استقلال فصل بسیار خوبی را سپری میکنند. آمادگی بالای آنها در طول فصل خیلی به کمک نکونام آمد. همین که الان استقلال بهترین خط دفاع لیگ را دارد بخش اعظمش به سیدحسین و روزبه برمیگردد اما اگر استقلال قهرمان نشود، این آمارها چندان هم اهمیتی پیدا نمی کند.
هشت: تیمهای میانه جدولی در یک سوم پایانی فصل دچار یک آفت بزرگ میشوند، چون نه دغدغه سقوط دارند و نه سودای قهرمانی و سهمیه. برای همین نوعی بیخیالی به ذهن بازیکن و شاید مربی وارد میشود که باعث میشود آنها با تمام وجود بازی کنند. نه اینکه به عمد باشد بلکه بحث، بحث بیانگیزگی است. در اروپا این مشکل را با اختصاص سهمیههای بیشتر و جوایز نقدی بیشتر حل کردهاند اما فوتبال آسیا هنوز درگیر آزمون و خطاست و از این چیزها خبری نیست. شاید فقط بازیکنان برای اینکه بیشتر دیده شوند و قیمتشان بیشتر می شود، به آب و آتش می زنند.
نه: درباره جواد نکونام و عملکرد فنی او ساعتها میشود صحبت کرد. او حالا سرمربی است که ۶۴ امتیاز از ۲۹ بازی گرفته اما قهرمان نشده است. در استقلال و پرسپولیس باید جام بیاورید تا مهر موفقیت به شما زده شود. نمره فنی به غیر از ماجرای جام آوردن می تواند به او مثبت باشد اما از نظر رفتاری نقدهای زیادی به او وارد است.
ده: برای قهرمانی استقلال کار بسیار سخت شده است، پرسپولیس معمولا در این جور مواقع با بولدوزر از روی حریف رد میشود و این فرصتها را از دست نمیدهد. استقلال چشم امیدش به قزوین بود، اما آبی از شمس آذری ها گرم نشد و آنها سه بر یک بازی را باختند. در هر حال فوتبال است و هزاران اتفاق و همانطور که قبلا هم گفتیم آبی ها به شاگردان محرم نویدکیا در ورزشگاه آزادی امیدوار هستند و صدالبته امیدوار به معجزه فوتبال در شامگاه شنبه هفته بعد.
گزارش از پیکان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی
7474