پایگاه خبری فوتبالی- یک: خشت اول گر نهاد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. همین جمله حکایت امسال استقلال است. وقتی فونداسیون کار غلط باشد ، حالا شما برو در و پنجره را رنگ کن یا عوض کن. چیزی درست نمیشود چون مشکل چیز دیگر و جای دیگری است. ساختمان دیر یا زود فرو میریزد. استقلالیها همچنان آدرس را اشتباه میروند. استقلالیها تاوان اشتباهات سال گذشته و سمت اشتباه ایستادن را پس میدهند. آنها فریب بخش فنی را خوردند، برای کودتای مالک جدید با هماهنگی مربی و هیات مدیره جشن گرفتند تا هم قهرمانی را از دست بدهند و حالا شاهد سقوط به رده چهاردهم جدول باشند. سقوطی قابل پیش بینی!
دو: عملکرد تراکتور در بازیهای خارج از خانه این فصل عالی بوده، آنها مهمانی بیرحم هستند که به صغیر و کبیر رحم نمیکنند. بردن استقلال مریض برای آنها مثل آبخوردن بود و بدون اینکه اذیت شوند صاحب سه امتیاز شدند. البته استقلال فعلا به میزبان و میهمان نه نمیگوید. بردن استقلال هنر نیست، یک اتفاق قابل پیش بینی است!
سه: استقلال موسیمانه در نیمه اول کمی منظمتر از بازیهای قبلی بازی میکرد، اما اشتباهات فردی که ریشه آن به کیفیت پایین بازیکنانی که نکونام گرفته است و البته مسایل روحی و روانی برمیگردد، در نیمه دوم کمر این تیم را شکست. طبق معمول استقلال در نیمه دوم گل خورد و جانی در بدن نداشت که بتواند برگردد. بدن بازیکنان استقلال کاملا در نیمه دوم خالی میکند. معلوم نیست نکونام با بدنسازی آنلاین در ترکیه با استقلال چه کرده است!
چهار: اسکوچیچ مقابل سه تیم بزرگ لیگ هفت امتیاز گرفت و نمایشی خوب مقابل آنها داشت اما برای تحقق رویای تراکتوریها به چیزی فراتر از این نیاز است. مشکل تراکتور بازی با تیمهای متوسط لیگ است که انگار از نظر ذهنی آنها را آسان میگیرد. راه قهرمانی بردن این جور تیمهاست وگرنه جنس تراکتور با بردن سایر تیمها و قهرمان جور به نظر میرسد. امسال در بالای جدول شاهد رقابت یک مربع برای قهرمانی خواهیم بود. سپاهان، تراکتور، پرسپولیس و احتمالا فولاد خوزستان. لیگ چند قطبی هم هیجان بیشتری دارد تا لیگ یک گله و دو گله!
پنج: رامین رضاییان اشتباه میکند، سیدحسین گاف میدهد، فلاح و مرادمند سلسله جبال سوتی هستند. بلانکو و اسلامی سایهای بیش نیستند، بدن کاکوتا کشش بازی نود دقیقهای ندارد، ماشاریپوف استقلال کجا و ماشاریپوف تیم ملی ازبکستان کجا. همه این گزارهها درست است ولی این بازیکنان را چه کسی انتخاب کرده؟ آقای جواد نکونام! چه کسی با آنها قرارداد بسته؟ آقای سمیعی و البته بالاتر آقای شهریاری! چه کسی آنها را تمرین داده و بدنسازی کرده؟ بدنساز آنلاین در ترکیه و البته بعدش یک مربی بدنساز کم نام و نشان و حالا مربی بدنساز آقای موسیمانه! البته خیلیها میگفتند داشتن این بازیکنان آرزوی هر تیمی است ولی در مجموعه استقلال چون اساس کار غلط است هر ستارهای خراب میشود.
شش: ثابتترین ترکیب لیگ متعلق به تراکتور است. اسکوچیچ چه بشود که به ترکیب یازده نفرهاش دست بزند. یکی از دلایل صدرنشینی تراکتور تا اینجای کار عملکرد خوب بازیکنان بزرگ این تیم است که همگی در بهترین فرم خود قرار دارند و اسکوچیچ را مجاب کردهاند که به ترکیب برنده دست نزند.
هفت: موسیمانه در بد منجلابی گیر کرده، روحیه بازیکنان استقلال درب و داغان است. تعداد مصدومان بالاست، تیم مشکلات فنی زیادی دارد. بدن بازیکنان نود دقیقهای نیست و از طرفی به دلیل بازیهای فشرده اصلا فرصتی برای اصلاح وجود ندارد. غمانگیزترین قسمت داستان هم بازی با بهترین تیم آسیا در روز سهشنبه است که احتمال هر فاجعهای وجود دارد. البته در بازی مقابل النصر هم پیش بینی فاجعه میشد اما در نهایت این اتفاق نیفتاد و استقلال یک بر صفر باخت. به قول پیمان یوسفی همه امیدوارند که استقلال در آسیا آبروداری کند. آبروداری یعنی مساوی یا اینکه با اختلاف یکی دو گل و حتی سه گل باختن! بیشتر از آن داستان العین – استقلال را زنده میکند!
هشت: هواداران استقلال، به موسیمانه امید داشته باشند یا نه؟ واقعا برای پاسخ به این سؤال خیلی زود است. اوضاع فعلا آنقدر بحرانی است که شانس عدم موفقیت موسیمانه بیشتر از موفقیتش به نظر میرسد اما پس از بازی با الهلال و بازی عقب افتاده استقلال دو سه هفتهای وقت دارد که با افکار موسیمانه خودش را وقف بدهد. برخی معتقدند که موسیمانه هم نمیتواند ادامه بدهد و ممکن است در ادامه فصل، از استقلال جدا شود اما هنوز برای ناامیدی هم زود است. درست به همان اندازه امیدوار شدن!
نه: فرهاد مجیدی یک فرقی با بقیه سرمربیان این چند سال اخیر استقلال داشت. فرهاد هیچ وقت بازیکنانش را حداقل در کنفرانسها تخریب نمیکرد، مدام تأکید داشت بازیکنانم بهترین هستند، برای همین بازیکن با دل و جان برایش بازی میکرد. آقای موسیمانه ابزار شما تا نیمفصل همینها هستند، آنها را خراب نکن حتی اگر به آنها اعتقاد نداری.
ده: در نکته اول نوشته شد اما باید باز هم اشاره کرد. در ناکامی امسال استقلال نقش شمار قابل توجهی از هواداران این تیم را دستکم نگیرید. هواداری که سمت غلط ماجرا قرار گرفت و حالا برخی از آنها هنوز هم راه را به غلط میروند. بله آنها تصمیمگیرنده نیستند اما راحت بازی میخورند و پشت سر آدمهای اشتباهی و جریانات غلط قرار میگیرند و به آنها مشروعیت میدهند. این عدم بصیرت پدر این تیم را درآورده و بدترین استقلال تاریخ را رقم زده است. باید این دسته از هواداران به خودشان بیایند!
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی