پایگاه خبری فوتبالی- شاهین بیانی پس از سالها از دلیل خداحافظی ناگهانیاش از فوتبال رونمایی کرد.
به گزارش فوتبالی، شاهین بیانی پیشکسوت استقلال به شکلی ناگهانی از فوتبال خداحافظی کرده بود. او هرگز اعلام نکرده بود که میخواهد فوتبال را کنار بگذارد اما به شکلی ناگهانی این کار را انجام داد و تا امروز از دلیل این خداحافظی ناگهانی پرده برنداشته بود. او در یک مصاحبه درباره این ماجرا حرف زده و سرانجام دلیل خداحافظی ناگهانیاش را اعلام کرده است. دلیلی که واقعا عجیب به نظر میرسد. صحبتهای او را در این باره بخوانید:
من یکی دو سال دیگر میتوانستم بازی کنم. آن زمان که قهرمان و نایب قهرمان آسیا شدیم، مدیریت باشگاه استقلال به آن خواستهها که دوست داشت رسیده بود و از آن تیم استقلال، حدود ۱۰-۱۱ بازیکن جدا شدند. آنهایی که واقعا این پیراهن را دوست داشتند، مانند من و حسن زاده و امیر قلعه نویی، شش الی هفت بازیکن بودند که ماندند و حتی در دسته دو برایش بازی کردند. آقای موروخوف از روسیه به عنوان سرمربی استقلال آمده بود و خیلی از بازیکنان جدا شده بودند. یک بازی با تیم نساجی در ساری داشتیم. همیشه وقتی به ساری میرفتیم، به هتل بادله میرفتیم و اردو برگزار میکردیم و بازی میکردیم. آن سال استقلال را هتل بادله نبردند. در جویبار به خانه یکی از طرفداران بردند. ناهار را آن جا در خانه یکی از طرفداران خوردیم و از آن جا قرار بود به استادیوم برویم و بازی کنیم. بعد از ناهار کنار آقای بابازاده دراز کشیده بودم. تصویر قشنگی از آن بازی در ذهن من نیست. چون در یک اتاق کوچک، ۶-۷ بازیکن دراز کشیده بودند و برای بازی بعد از ظهر داشتند استراحت میکردند. همینطور که به سقف چشم دوخته بودم و بابازاده کنارم نشسته بود، به خودم گفتم که استقلال چرا باید به این روز بیافتد که به خاطر مسائل مالی، الان به خانه یکی از طرفداران بیاید و ناهار را آن جا بخورد و عکس بیندازد و برای مسابقه برود. موروخوف هم مربی ای بود که از روسیه آمده بود. آن زمان روسیه در جنگ بود و مشکلات زیادی داشت. آن زمان آقای اولیایی با ماهی ۲۰۰-۳۰۰ دلار او را برای استقلال آورده بود. برای مربی مهم نبود که تیمش کجا میخواهد استراحت کند و کجا اسکان میبیند و کجا هتلش برگزار میشود. برایش آن ۲۰۰-۳۰۰ دلار مهم بود که در ماه میگرفت. به خودم گفتم که استقلال به عنوان قهرمان آسیا و بزرگترین تیم ایران، نباید به خانه طرفدار بیاید و اردویش را برگزار کند. همان جا تصمیم گرفتم که آخرین بازی ام برای استقلال باشد. به بابازاده گفتم که این بازی آخر من در استقلال است. به خاطر این که جزو یک خانواده هستیم و هیچ جا آن زمان عنوان نکردهام که برای چه از فوتبال خداحافظی کردم. چون اگر صحبت میکردم، باشگاه خود را زیر سوال میبردم. یادم است آقای فتحاللهزاده سردبیر روزنامهای بودند که برای مصاحبه به آن جا رفتم. آقای فتحاللهزاده میپرسید که دلیل خداحافظی تو چه بود؟ ولی من هرگز دلیل آن را نگفتم. چون حس میکردم اگر صحبت میکردم از خانواده خودم بد گفتهام. الان که این صحبتها مطرح میشود سالها از آن موضوع گذشته است و لطمهای به استقلال نخواهد خورد. ولی آن زمان تنها تصمیمی که گرفتم برای این بود که استقلال در جایگاه واقعی خود در آن زمان قرار نداشت.