پایگاه خبری فوتبالی- یک: استقلالِ جباری یک نیمه طوری بازی کرد که پرسپولیسیها میخواستند و یک نیمه جوری بازی کرد که پسند استقلالیها بود. استقلال با همان سوت نیمه اول انگار تمام شد و فکرش رفت به سمت و سوی جام حذفی. طبیعی هم بود که کادر فنی آبیها اول به فکر منافع تیم خودش باشد تا خوشایند رقیب بازی کند. البته شرایط عجیبی شکل گرفته بود و قضاوت ها متفاوت بود اما در هر حال طرفداران استقلال، میخواستند تیمشان ببازد.
دو: موقعیتی که استقلال در آن قرار گرفته بود نظیرش را خیلی کم در فوتبال ایران دیدهایم، شاید بتوان به بازی برگشت استقلال - بهمن در لیگ ۷۴ اشاره کرد که استقلال با بردن بهمن در هفته بیست و هشتم ، جادهصافکن پرسپولیس برای رسیدن به نخستین قهرمانی دهه هفتادیاش شد. خوشحالی استقلالیها از سهمیه نگرفتن رقیب سنتی یک مسئله خیلی عادی و طبیعی در دنیای رقابت فوتبالی است، مطمئن باشید برعکس هم بود همین اتفاق میافتاد. پز روشنفکری هم بماند برای آنهایی که درکی از رقابت فوتبالی و فضای جدید هواداری ندارند.
سه: قرار گرفتن در رتبه دوم و کسب نیمسهمیه آسیا کمترین حق سپاهان در این فصل بود، آنها شایسته این عنوان بودند کمااینکه لایق قهرمانی نبودند. کارترون با درک شرایط موجود روی نیازمند و شکاری که در آستانه پیوستن به پرسپولیس هستند ریسک نکرد و تیمش را با بازیکنان باانگیزهتر به میدان فرستاد. استقلال هر چقدر هم برای این بازی زور و انگیزه میگذاشت از نظر انگیزشی به نسبت سپاهان در سطح پایینتری قرار داشت.
چهار: از اواسط فصل قبل و با درخشش مقابل تیم سابقش چهره شد و بساط حذف این تیم را از جام حذفی فراهم کرد. در تابستان به عنوان یک خرید بسیار خوب به تور سپاهان افتاد و به یکی از ستارههای فصل تبدیل شد. حالا فوتبال ایران وینگر چپ پایی دارد که با استفاده از تکنیک خوبش، گامهای بلندش و ضربات پای چپش میتواند سالهای سال بدرخشد. محمدمهدی محبی یک گل زد و دو گل ساخت تا بهترین بازیکن زمین لقب بگیرد. محبی البته محصول آکادمی استقلال بود که در نهایت مثل بقیه محصولات آکادمی استقلال، از چنگ استقلال درآمد و حالا استقلال باید میلیاردها تومان بدهد تا او را دوباره به خدمت بگیرد.
پنج: اورونوف این فصل کم بازی کرد ولی هر زمان که بازی کرد تفاوتها را نشان داد. قفل بازی پرسپولیس هوادار را با گل شیکش شکست تا فصل پر از مصدومیت خود را خوب به پایان ببرد. در روزی که سرمربی سابق استقلال با پستی که اشاره به ناداوری کرده بود و از کپشن علیه فراموشی استفاده کرده بود اورونوف گل زد تا به جواد نکونام خیلی چیزها را علیه فراموشیاش یادآوری کند. البته همسترینگ اورونوف همچنان مستعد مصدومیت است. در این باره در فوتبالی گزارشی نوشته ایم که جستجو کنید و در این لینک بخوانید.
شش: پرسپولیسیها اگر بپذیرند که در این فصل تیم خوبی نبودند نصف راه موفقیت در سال بعد را رفتهاند. آنها جام قهرمانی را در قزوین دادند و نایب قهرمانی را در تهران مقابل سپاهان. در یک لیگ سی هفتهای پرسپولیس بارها مقابل تیمهای ته جدولی شکست خورد و چنین تیمی نباید انتظار معجزه در هفته آخر داشته باشد. حالا این وسط یکی مثل رضا کرمانشاهی برای چند میلیونی بیشتر اگر باب میل هواداران حرف میزند را نباید زیاد جدی گرفت. همه ما می دانیم داوران چرا در استقلال و پرسپولیس پست میگیرند. استقلال هم با سعیدفتاحی و تراکتور با سعید مظفری زاده و همین رضا کرمانشاهی و حالا پرسپولیس با رضا کرمانشاهی!
هفت: پرسپولیس این فصل پر بود از اختلافات و چند دستگیها ، پر بود از باند و باندبازی برای کله کردن این و آن. تیمی که بیشتر حرف میزد تا عمل ، تیمی با میانگین سنی بالا و درصد بالای مصدومیت . بدترین عنوان ده سال اخیر بدون هیچ دستاوردی بدست آمد و به همین دلیل است که پرسپولیس باید شخم بخورد.
هشت: تراکتور یک بار قهرمان شده ولی چهار بار جشن گرفته و باید خدا را شاکر باشیم که این جشنها تلفات داخل زمین نداد. هر چند گفته شد بیرون از ورزشگاه اتفاقهایی افتاده است و چندین نفر مصدوم شده اندو تصادف شده و حتی فوتی هم داشته است. این شور و شوق و عطش برای تیمی که تاکنون قهرمان لیگ نشده قابل درک است اما این حجم از بینظمی و هرج و مرج در جشن قهرمانی یک بار دیگر نشان داد ما ایرانیها لذت بردن را هم هنوز بلد نیستیم.
نه: امیرحسین حسینزاده شاه مهره تراکتور در این فصل بود، کسی که هم آقای گل شد و هم با بیشترین تأثیرگذاری بهترین بازیکن فصل باید لقب بگیرد.انسان در زندگی باید خیلی خوش شانس باشد که در اوج مصدومیت یکی مثل فرهاد مجیدی دست او را بگیرد و زندگی او را متحول کند. همه ما در بحرانها به یکی مثل فرهاد نیاز داریم که از خاکستر بلندمان کند. البته فرایند جدایی او از استقلال غم انگیز است. او می توانست بازیکن استقلال بماند اما او را پراندند.
ده: نکته آخر به مرد آرام نیمکت تراکتور تعلق دارد که بهترین قهرمانی تاریخ لیگ را از نظر امتیاز برابر اما تفاضل گل به تراکتوریها هدیه کرد. دراگان اسکوچیچ در این ده سال مدام در فوتبال ایران در حال اثبات خودش بود که آقایان خانمها من را باور کنید. کارنامه اسکوچیچ این جام زرین را کم داشت. به افتخار و احترام دراگان کلاه از سر برمیداریم. او از ایران بیمهری دید اما به تراکتور مهر داد!
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی