روشن: خانه من هم از حمله اسراییل آسیب دید/ هیچ ایرانی از این جنگ خوشحال نیست

روشن: خانه من هم از حمله اسراییل آسیب دید/ هیچ ایرانی از این جنگ خوشحال نیست

پایگاه خبری فوتبالی- پیشکسوت نامدار فوتبال ایران گفت: مملکت اولین ناموس آدم است و هیچ ایرانی از موشکی که به ایران می‌خورد خوشحال نیست.

حسن روشن در گفت‌وگو با فوتبالی، درمورد شرایط فعلی ایران و جنگی که مثل جنگ ۸ ساله به ما تحمیل شد، گفت: جنگ آن موقع با الان خیلی فرق داشت. الان با موشک می‌زنند اما آن موقع با نیروی زمینی و توپ و تانک آمده بودند که خمپاره زده بودند و به برادر من خورده بود و شهید شد. الان دکمه می‌زنند که موشک اینجا به تهران یا مشهد یا هر شهری می‌خورد اما به هرحال عمر دست خداست. الان که گفتند تهران را خالی کنید اقوام ما هم رفتند اما من نشسته‌ام ببینم کِی ما را می‌زنند! البته یک تیرکمان دارم، قبل از این که بزنند، من آن‌ها را می‌زنم! چون ما سید هستیم و خدا جور دیگری هوای ما را دارد. تا ببینیم خدا چه می‌خواهد.

* به حجازی گفتم روسای اطلاعات دبی گفتند یک هفته دیگر جنگ می‌شود

پیشکسوت استقلال و تیم ملی درمورد ماجرای شهادت برادرش در حمله عراق به ایران، گفت: کاری پیش آمده بود که باید هنگام اعزام تیم به کویت (میزبان جام ملت‌های ۱۹۸۰)، من به دبی می‌رفتم. آنجا به من گفتند احتمالا یک هفته دیگر جنگ می‌شود. بعد از انجام کارم، از دبی به کویت رفتم. در اردوی تیم ملی با ناصر (حجازی) هم اتاق بودم. خدا رحمتش کند. وقتی وارد اتاق شدم دیدم کنار پنجره سیگار می‌کشد. در هتلی بودیم که کنار دریا بود و از پنجره دیدیم که خارجی‌ها با چمدان به سمت کشتی می‌رفتند. به او گفتم وقتی دبی بودم روسای اطلاعاتشان گفتند قرار است جنگ شود. گفت نه این حرف‌ها نیست.

روشن ادامه داد: روز بعد هم یکی از طرفداران تیم ملی که به هتل آمده بود گفت این‌ها خارجی‌هایی بودند که گفته‌اند از عراق خارج شوند. چند روز بعد که ۳-۲ بازی کرده بودیم، گفتند فرودگاه‌ها را زده‌اند. آن موقع هم مثل الان اینترنت نبود که در جریان اخبار قرار بگیریم. نگران برزگری و دیگر بچه‌های جنوب ایران شدیم چون به هرحال اگر قرار بود حمله کنند، از خوزستان شروع می‌شد. هرطوری بود حسن آقا (حبیبی) با رئیس تربیت بدنی تماس گرفت و آن‌ها گفتند شایعه است. بعد از آن، تا قبل از بازی با کویت سروصدای جنگ بلند شد و گفتتد حمله شده است.

* تیم ملی نمی‌خواست با کویت بازی‌کند

مهاجم اسبق و گلزن استقلال و تیم ملی در ادامه گفت: فکر کنم جنگ از ۲۹ شهریور شروع شده بود. وقتی من پنجم مهر با خانه تماس گرفتم، از مادرم حال برادرم را پرسیدم که سرباز بود و من امریه گرفته بودم تا به خاطر بیماری مادرم به تهران برگردد اما گفت نمی‌آیم چون ما ۵ نفر با هم آمده‌ایم و هرکجا برویم با هم هستیم. مادرم گریه کرد و گفت او تیر خورده اما نگفت چه اتفاقی افتاده، با خاله‌ام که صحبت کردم او به من گفت و روی تعصبش هم خوشحال بود که برادرم شهید شده است. با اینحال خداراشکر آن ۴ نفر همراهش الان زنده هستند. از آنجا تیم تحت تاثیر قرار گرفت و بچه‌ها هم اصلا نمی‌خواستند بازی کنند اما قانون اجازه برگشت نمی‌داد. فردای آن روز با کویت بازی داشتیم که سرمربی من را هم در ترکیب تیم گذاشت و در نیمه دوم مصدوم هم شدم. بعد از بازی اجازه دادند به تهران برگردم. با هواپیما به دبی رفتم، از آن با لنج به بندرلنگه رفتم و با هربدبختی بود جمعه به تهران رسیدم اما پیکر برادرم را چهارشنبه دفن کرده بودند.

* جنگ الان مثل جنگ ۸ ساله نیست

پیشکسوت استقلال و تیم ملی درمورد شرایطی که حالا به وجود آمده، گفت: ترس برادر مرگ است. الان ما می‌زنیم دشمن هم می‌زند. فقط دوست ندارم در این میان جان کودکی گرفته شود. در جنگ ۸ ساله با تعصب و غیرت جنگیدیم و شهید دادیم. الان مثل آن موقع نیست که این این طرف تفنگ دستش باشد آن طرف هم تفنگ دستش باشد، هر که زودتر زد! الان طرف در خانه‌اش نشسته او را با موشک می‌زنند من به سیاست کاری ندارم و با هر شرایطی می‌سازم. شاید بین ورزشکاران هم تنها کسی بودم که وقتی تیمسار خاتم گفت معافی بگیر، گفتم دوست دارم پایان خدمت داشته باشم و رفتم خدمت کردم چون آن زمان گفتند اگر قرار باشد کاری انجام شود، آن‌هایی که خدمت کرده‌اند را برای کمک بهتر می‌برند تا آن‌هایی که معاف شدند. الان هم در خدمت هستم.

* وقتی جنگی به ما تحمیل شود، همه ایستاده‌ایم

وی درمورد نقش اهالی ورزش به عنوان الگوی مورد توجه مردم در این اوضاع و احوال، گفت: وقتی جنگی تحمیل و به خاک‌مان تجاوز شود، همه ایستاده‌ایم و دلمان خوش است که حداقل یک چاقو دستمان است. میدان تجریش و جلوی خانه ما را هم زدند، تمام شیشه‌ها شکست و تمام زندگی‌مان به هم ریخت. به خانه ما هم آسیب رسید. ۵ روز هم آب نداشتیم و آب می‌خریدیم. به هرحال وقتی جنگ می‌شود همه در این جریان قرار می‌گیرند. هیچ وقت هیچ ایرانی از موشکی که به ایران می‌خورد خوشحال نیست.

* هیچ ایرانی از ته دل خوشحال نیست و امیدوارم آرامش به کشور برگردد

روشن در پایان گفت: مملکت اولین ناموس آدم است. اینطور نیست که چون من از فلانی خوشم نمی‌آید از این اتفاقات خوشحال شوم. با هر خوب و بدی ساخته‌ایم و اینکه مملکت را بزنند من خوشحال باشم درست نیست. واقعا هیچکس از ته دل خوشحال نیست. ان‌شاالله هرچه زودتر همه چیز ختم به خیر شود و آرامش به کشور برگردد. الان که از کوچه رد می‌شوم عکس برادرم را می‌بینم که ۵۰-۴۰ سال از آن روزها گذشته، این جنگ هم می‌گذرد.