پایگاه خبری فوتبالی - سپاهان برای لیگ 25، تغییر و تحولات زیادی در نیروی انسانیاش، چه درون زمین و چه روی نیمکت و حتی صندلی مدیرعاملی، ایجاد کرد.
به گزارش فوتبالی، آنها، حالا که سالهای دور از قهرمانیشان در لیگ برتر، دورقمی شده به تکاپوی زیاد افتادهاند تا به جام برسند بخصوص که در این بازه زمانی، هم تراکتور، هم پرسپولیس و هم استقلال جشن قهرمانی گرفتهاند.
مقایسه ورودی و خروجیهای فهرست سپاهان، نشان میدهد آنها جانشینان مناسبی جذب کردهاند. درخصوص محبی هم (با فرض خروج احتمالیاش و حضور در اتحادکلبا) که اصلا گزینهای در فوتبال ایران برای پر کردن جای خالیاش وجود ندارد.
* محمدرضا اخباری و حسین حسینی به جای پیام نیازمند: مساوی
سپاهان در همان ساعات ابتدایی شروع نقل و انتقالات، دروازهبان اصلیاش را از دست داد. پیام نیازمند با ترک اصفهان راهی تهران شد تا پیراهن تیمی را بپوشد که هرگز برابرش در لیگ برتر شکست نخورده است: پرسپولیس. سپاهان یک جانشین استاندارد برای نیازمند، خرید: محمدرضا اخباری و سپس درحالیکه همه خواب بودند، حسین حسینی را هم به نقش جهان برد. هم نیازمند و هم حسینی و اخباری، جزو دروازهبانهای «تاپ» ایران هستند پس سپاهان در این معامله، اگر سود نکرده باشد، قطعا ضرر نکرده است.
* مجید علیاری به جای رضا اسدی و ابوبکر کامارا: برد
سپاهان مهاجمانی را از دست داد که میانه خوبی با زدن گل نداشتند. کامارا که اصولا برای گل نزدن خریداری شده بود و به اسدی هم توجه مناسبی از سوی مورایس و کارترون نشد و نویدکیا هم مشکلی با رفتنش نداشت. علیاری اما در هر تیمی که بوده (فولاد و ذوبآهن)، گلزنی قابل نشان داده که میتوان در هر فصل روی 5 تا 8 گلش حساب کرد. با توجه به ماندن آقاییپور و کاوه رضایی در سپاهان، جذب علیاری احتمالا تصمیم بهینهای بوده است.
* آرش رضاوند به جای رضا شکاری: مساوی
با توجه به حضور امثال کریمی و بردبار و اضافه شدن حاجصفی و حاجیعیدی و نورافکن، نویدکیا احتمالا روی رضاوند به عنوان بازیکنی با وظایف هجومی بیشتر حساب کرده و به نوعی او، جانشین شکاری است. این دو بازیکن در مقام مقایسه، مزیتهایی بر یکدیگر دارند. هوش و نبوغ بازیِ شکاری بالاتر و قدرت پاسوری و گلزنیاش هم بیشتر است. رضاوند اما جزو معدود هافبکهای فوتبال ایران است که در هر دو فاز دفاعی و هجومی به کار میآید. او نسبت به شکاری، جنگندهتر بوده، قدرت تخریب و توپگیری بیشتری دارد و قطعا در تبدیل فاز هجومی به دفاعی سپاهان، بیشتر به کار میآید.
* عارف حاجیعیدی به جای استیون انزونزی: مساوی
خرید جدید از حیث تجربه، افتخار و شهرت به گرد پای بازیکن از دست داده نمیرسد. حاجیعیدی جایی در تیم ملی ندارد درحالیکه انزونزی با فرانسه قهرمان جهان شده است. اما نکته این است که حاجیعیدی به واسطه سن و سالش، انگیزههای زیادی برای دیده شدن دارد درحالیکه انزونزی تقریبا «حال»ی برای بازی کردن نداشت. مقایسه این دو نفر در تمامی مزیتهای دفاعی و هجومی، تعادلی نسبی را نشان خواهد داد.
* مهدی لطفی به جای وسام بنیدر: مساوی
مقایسهای شبیه مورد قبلی. لطفی با وجود بازی در نقش وینگر چپ (آلومینیوم) و علاقه افراطی موسیمانه!، بازیکنی کاملا معمولی نشان داده که آمار گل و پاس گلش هم موید این گزاره است. بنیدر هم در پیراهن سپاهان، چیز خاصی نشان نداد و جز گلی که در هفته پایانی به استقلال زد، چندان به کار تیمش نیامد. هر دو نفر به عنوان جانشین مهدی لیموچی جذب شدند و روی هم به گرد پای لیموچی هم نخواهند رسید.
* امید نورافکن به جای برایان دابو: برد
یک آچار فرانسه همهفنحریف به جای بازیکنی که منحنی حضورش در سپاهان، کاملا نزولی بود. نورافکن قابلیت بازی در پستهای مدافع چپ، هافبک دفاعی و حتی هافبک چپ را دارد و نویدکیا با حضورش، میتواند به راحتی و بدون انجام تعویض، چیدمان تیمش را تغییر دهد. مقایسه سن این دو بازیکن در کنار کیفیتشان، سپاهان را برنده این معامله میکند.
* احسان حاجصفی به جای حسین گودرزی: برد
گودرزی در نفت مسجدسلیمان، یک پدیده بود. در پیراهن شمسآذر، ستاره شد ولی انتقالش به سپاهان، جلوی این روند صعودی را گرفت. با توجه به حضور زکیپور، جذب حاجصفی و برگشتن نورافکن هم بهتر است گودرزی سپاهان را ترک کند چون در وضعیت جدید، احتمال بازی کردن او حتی از فصل قبل هم کمتر است. حاجصفی برای پنجمین بار برگشته و چه کسی است که بتواند او و تواناییهایش را حتی در این سن و سال کتمان کند؟
* محمد عسکری به جای عباس حبیبی: مساوی
یک 19 ساله معروفتر به جای یک 19 ساله گمنامتر. عسکری در پیراهن فولاد، پدیده شد ولی هرگز نتوانست خودش را از این پله، بالاتر ببرد. حبیبی هم فصل قبل در شمسآذر، بازی کرد و دیده شد ولی هنوز برای حضور در ترکیب اصلی سپاهان، آبدیده نیست و به همین دلیل هم راهی ملوان شد.
* علیاصغر اعرابی به جای محمدمهدی محبی: باخت
، چه در شمسآذر و چه در فولاد، بازیکن درخشانی بود ولی مشکل اینجاست که در مقیاس فوتبال داخلی ایران، وینگری نیست که به گرد پای محبی برسد. سپاهان از قِبَل محبی و انتقال احتمالیاش، صاحب گاوصندوق خوبی میشود ولی قطعا در وینگر راست با افت کیفیت مواجه خواهد شد.
* سامان فلاح یا ایمان سلیمی به جای سیاوش یزدانی: مساوی
خروج سیاوش یزدانی از سپاهان، قطعی است ولی حضور فلاح یا سلیمی، منوط به توافق سپاهان و استقلال بر سر معامله بین یکی از این دو نفر با گودرزی است. درکل، هر 3 نفر، بازیکنانی برای نیمکت سپاهان خواهند بود تا شاهد نمایش زوج حزباوی و دانشگر باشند. یزدانی بعد از ترک استقلال در میانههای لیگ 21، کیفیت بازیاش کاملا نزولی شد. سلیمی هرگز مدافعی برای حضور در ترکیب اصلی یک تیم مدعی نبوده و نیست. فلاح هم بعد از انتقال گران قیمتش از گلگهر به استقلال و اتفاق تلخ زندگی شخصیاش، از فرم خوب و روند صعودیاش خارج شد.