پایگاه خبری فوتبالی- تیم فوتبال پرسپولیس، چهار سال پیش در بیستمین دوره رقابتهای لیگ برتر خلیج فارس نمره ۲۰ گرفت و رکورد خود در رقم زدن پوکر قهرمانی را با گلات قهرمانی جاودانه کرد. نمایشی از ثبات در اقتدار که برخلاف دیگران، برای پرسپولیس و هوادارانش واژهای غریب نمینمایاند.
به گزارش فوتبالی و به نقل از سایت رسمی باشگاه پرسپولیس، چهار سال از روزی که سرخپوشان ایران نه فقط قهرمانی خود در بیستمین دوره لیگ خلیج فارس، که افتخار گلات قهرمانی را از آن خود کردند و مرزهای جدیدی را به روی فوتبال و باشگاههای ایران گشودند، میگذرد. ۸ مرداد ۱۴۰۰ فوتبال ایران باز هم با پرسپولیس به تجربههای جدیدی رسید.
پرسپولیس یک سال قبل از آن، با رقم زدن پوکر قهرمانی، حدنصابها را جابهجا ساخته بود. “گلات قهرمانی پرسپولیس” افتخاری بیسابقه و تاریخی برای باشگاههای ایرانی است که اکنون تنها در اختیار پرسپولیس است. این موفقیت در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ (فصلهای ۹۶-۱۳۹۵، ۹۷-۱۳۹۶، ۹۸-۱۳۹۷، ۹۹-۱۳۹۸، و ۱۴۰۰-۱۳۹۹) از دوره شانزدهم تا بیستم لیگ برتر رقم زده شد.
جرقهای در خزان
اما شروع این حماسه یک فصل قبل از اینها رقم خورد. در آخرین روز از رقابتهای پانزدهمین دوره لیگ برتر، هنگامی که سرخپوشان ایران قهرمانی را نه با امتیاز، بلکه با تفاضل گل به استقلال خوزستان واگذار کردند، در حالی که در رقابتی رو در رو موفق به پیروزی شده بودند. این اتفاق، مقررات فوتبال ایران را از فصل بعد آن تغییر داد.
آغاز حماسه نه داخل زمین فوتبال که روی سکوها رقم زده شد. ماهها قبل از آن، یک اتفاق دردناک پرسپولیس را زیر و رو کرد. نه فقط تیم را که همه خانواده بزرگ پرسپولیس را وارد دوران تازهای نمود. روزی که کاپیتان ابدی پرسپولیس رخت سفر ابدی بر بست و بازوبندش را با یک آرزو و هدف بزرگ برای ما به جا گذاشت. ۹ مهرماه ۱۳۹۴ چیزی در درون پرسپولیس فرو ریخت تا از روز بعد آن، دوباره ساخته شود. درست زمانی که معمار بزرگی به نام برانکو، مردانش و میلیونها هوادار آماده بودند دست به دست و پشت به پشت هم، نه فقط رکوردها را که همه معادلات را به سود خود تغییر دهند.
قدرت همدلی و ایمان
گذشت تا به ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ رسیدیم. این داستان را باید بارها و بارها از نو بخوانیم و مرور کنیم. شاید بعضی از ما چیزهایی را از یاد برده باشیم. شاید بعضی از ما قدرت با هم بودن را فراموش کرده باشیم. شاید به خاطر آوردن حلاوت آن روزها به همه ما کمک کند از قید و بندهایی که برای خود ساختهایم رها شویم و قدرت پرواز را درک کنیم.
به هفتههای پایانی تابستان ۱۳۹۴ برگردیم. خزان در راه است، ولی پرسپولیس به دنبال بهارش میگردد. اینها شاید دوباره خیلی به کارمان بیاید. مثلاً چند هفته دیگر. غیر از خدا که میداند؟
نتایج اصلاً خوب نبود. داوریها که البته برای بریدن نفس ما سنگ تمام گذاشته بودند. چقدر پایین جدول بودیم، اما به هر دلیل به آن تیم، مربی و بازیکنان ایمان داشتیم. چند میلیون نفر که به تو ایمان داشته باشند، چوب خشک هم که باشی، سبز میشوی، بَر میدهی. دست خودت نیست؛ به بهترین نسخه خودت تبدیل میشوی. هواداران ولکن نبودند. میدانستند آن تیم بالاخره یک جایی دیوار را فرو میریزد. کاپیتان ضربه آخر را محکم زد. رفت ولی همان شوک کافی بود.
تولد قهرمان از دل شکست
در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ بسیاری تصور کردند، تمام شد. موج پرسپولیس به دیوار خورد و حالا به روی خودش بازمیگردد تا زیر آن مدفون شود ولی هواداران آنجا آماده بودند. بی آنکه کسی از ایشان بخواهد. با قلبهایشان آمده بودند، نه مغزهایی که مرتب دو دو تا را چهار و شاید پنج تا کند. آمده بودند دست تیمشان را بگیرند و همه با هم از روی دیوار بگذرند.
حماسه همانجا رقم خورد نه پنج سال بعد وقتی پنجمین جام پیاپی بالای سر رفت. در این سالها کم نبودند سکوهایی که خواستند آن روز پرسپولیس را برای تیمهایشان بازسازی کنند. نتوانستند. سوت پایان بازی به صدا درآمد. خبر نتیجه بازی همزمان هم آمد. پرسپولیس قهرمان نشد. هواداری که آمده بود جشن قهرمانی بگیرد. هواداری که از چند هفته بعد از آن مصیبت پاییزی دیگر به چیزی کمتر از قهرمانی قانع نبود، حالا چه خواهد کرد؟ بسیاری منتظر بودند؛ روی سر پرسپولیس آوار شوند ولی پرسپولیس خود را زیر آواری از عشق، غرور و حمایت دید. هیچ شعار و مواخذهای به اندازه تشویقهای بعد از آن سوت آخر نمیتوانست شرم و غرور و غیرت را با هم برانگیزد. آن روز یک نوری در قلب پرسپولیس روشن شد. توصیفشدنی نیست. هواداران ایستاده تشویق کردند. بدون هیچ قرار و مداری. بدون هماهنگی. بدون نمایش. خالصِ خالص بود. در اوج صداقت، دست زدند، پا کوبیدند و تشویق کردند. آن روز از ورزشگاه تا فضای مجازی کسی به دنبال اثبات خود یا سهمش نبود. حالِ آن روز ما هیچ کم از حال خوشمان بعد از تک تک قهرمانیهای پس از آن نداشت.
تداوم قهرمانی در سختیها
پرسپولیس در ۵ سال بعد از آن انواع جام قهرمانیها را به خانه برد. دو بار فینال لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرد در حالی که پی در پی پشت پا خورد ولی از پا نیفتاد. مدیران تغییر کردند. فصلی را بدون درآمد پشت سر گذاشتیم. برانکو رفت و با یحیی ادامه دادیم. کرونا آمد و رفت. برنامههای مسابقات را جابهجا کردند تا نتوانیم. پنجرهها بسته شد تا خاموش شویم. ستارههایمان با حیله و ترفند بردند و از تهمت و توهین معجون ساختند ولی پرسپولیس همینطور ادامه داد و برای فوتبال ایران استانداردهای جدیدی را تعریف کرد. ما کاری کردیم که به غیر از ما از هیچکس دیگر برنمیآمد و این داستان ادامه دارد.