پایگاه خبری فوتبالی- یک: یامگا فوتبال ایران را ترک کرد و حالا ماجراجویی اش را در جای دیگری دنبال خواهد کرد. کوین کیفیتی بالا از خودش ارائه داد و بدون کوچکترین حاشیهای از ایران رفت.
دو: دوران حضور کوین یامگا در ایران خیلی طولانی نبود. او دو فصل بازیکن استقلال بود و یک فصل هم برای نساجی بازی کرد و بعد از 3 فصل بازی در ایران، رفت و حالا به یک تیم مراکشی پیوسته است. از نظر فنی که یامگا خودش را در همان چند هفته اول حضور در استقلال اثبات کرد. در بسیاری از بازیها جزو بهترین بازیکنان استقلال بود و چند گل مهم زد. در ادامه هم تبدیل به پنالتیزن اول تیم شد و تمام پنالتیهایش را تبدیل به گل کرد. کم نیستند کارشناسانی که معتقدند اگر او در اواخر فصل و در نیمه اول بازی با پرسپولیس مصدوم نمیشد، استقلال تا پایان فصل شانس قهرمانی داشت.
سه: او در فصل دوم حضورش در استقلال هم به روند خوبش ادامه داد تا این که در تمرینات بین دو نیمفصل، آن مصدومیت عجیب، باورنکردنی و خطرناک از ناحیه چشم پیش آمد. مصدومیتی که سرنوشتش را در ایران تغییر داد. جواد نکونام با بی رحمی هر چه تمام تر و به دلیل همین مصدومیت او را نخواست و یامگا با دلخوری از استقلال رفت. او در نساجی هم یکی از موثرترین بازیکنان بود و با یک چشم عملکردی درخشان داشت و به استقلال و پرسپولیس هم گل زد اما نتوانست از سقوط این تیم به لیگ یک جلوگیری کند.
چهار: یامگا در فوتبال ایران، علاوه بر سطح بالای فوتبالش، با شخصیت فوقالعاده، محبوب و آرامش شناخته شد. او همان قدر که خوب فوتبال بازی میکرد، به همان اندازه و حتی بیشتر، بیحاشیه و جنتلمن بود. این دقیقا همان چیزی است که در خیلی از بازیکنان خارجی و حتی داخلی پرمدعا، کمتر دیده میشود. البته تیمی که یامگا در آن بازی میکرد و فضایی که در آن قرار داشت، به شدت پتانسیل این را ایجاد میکرد که او تبدیل به یک بازیکن جنجالی و پرحاشیه شود. او در بازیهای مهمی مثل دربی، تقابل با تراکتور و چند بازی دیگر گلزنی کرد و اگر مثل خیلی از بازیکنانی که در چنین بازیهایی فقط با شادی گلهایشان جنجال میسازند عمل میکرد، میتوانست رکوردداما او کوچکترین حاشیهای در زمین نداشت. نه با کسیار حاشیه و اخطار و محرومیت شود! درگیر میشد، نه به داور اعتراض میکرد و نه شادی گلهایش کسی را تحریک میکرد. حتی بیرون از زمین هم خبری از حاشیه از سوی او نبود. در همان دوران حضور او در استقلال، بارها بازیکنان در بیرون از زمین حاشیه درست کردند. یا مصاحبههای جنجالی انجام دادند، یا به مشکلات مالی اعتراض کردند و به باشگاه نوتیس فرستادند! این کارها را بازیکنانی انجام میدادند که حتی 50 درصد یامگا هم کیفیت و اثرگذاری مثبت نداشتند اما حاشیههای سخیفشان بر کیفیت فنی ضعیفشان سایه میانداخت.
پنج: یامگا حتی در دورانی که با آن مصدومیت تلخ و دردناک دست و پنجه نرم میکرد، مشکلی برای باشگاه استقلال درست نکرد. مقایسه کنید با بازیکنانی که با کوچکترین مشکل و بهانهای، برای باشگاه دردسر درست میکردند و هنوز هم میکنند! به عنوان مثال همین چند روز پیش، مهرداد محمدی از این شاکی بود که باشگاه استقلال نام او را به دلیل احتمال مصدومیت از فهرست تیم خارج کرده بود! این در حالی بود که چنین اتفاقی برای بزرگترین بازیکنان هم رخ میدهد اما آنها به خاطر خروج نامشان از لیست برای جذب یک بازیکن دیگر، منتی بر سر باشگاه و هواداران نمیگذارند!
شش: یامگا میتوانست مثل خیلی از خارجیهایی که اتفاقا کارایی او را هم نداشتند، به خاطر یک روز دیرکرد در دریافت مطالباتش به باشگاه نوتیس بفرستد و باشگاه را تهدید به شکایت به فیفا کند اما هرگز چنین کارهایی نکرد. یامگا با وجود همه ارزشهای فنی و اخلاقیاش، از استقلال بیمهری دید. در روزهایی که باشگاه میتوانست با تمدید قراردادش از او قدردانی کند، جواد نکونام و فرشید سمیعی و احمد شهریاری ترجیح دادند او را کنار بگذارند! و یامگا با دلخوری از استقلال جدا شد و به نساجی رفت. بعد از چند هفته هم دروازه استقلال را باز کرد و در شادی گلش تنها کاری که کرد این بود که به مصدومیت چشمش اشاره کرد و کملطفی باشگاه استقلال به خودش را یادآوری کرد.
هفت: او حالا از ایران رفته اما از معدود بازیکنانی است که فقط و فقط از خودش خاطره خوب برای هواداران تیمش و فوتبال ایران به جا گذاشت. از او در این فوتبال نجابتی را دیدیم که بسیار کمیاب است. نجابتی که باعث میشود او را دوست بداریم و همیشه به یاد داشته باشیم و برایش در هر کجای دنیا که باشد، آرزوی موفقیت کنیم.
یادداشت از نادر نامدار/ پایگاه خبری فوتبالی