پایگاه خبری فوتبالی- یک: زندهباد آنالیز! در این هشت روز بر استقلال چه گذشت؟ مقایسه جریان بازی در سوپرجام با جریان بازی در هفته اول لیگ نشان میدهد استقلال در هر دو بازی به خوبی تراکتور را آنالیز کرده بود. تمام منافذ بسته شده بود و بازی بسته آبیها اجازه ایجاد موقعیت به تراکتور نمیداد. در اصفهان اشتباهات خود استقلالیها نتیجه را برگرداند اما در تبریز ضریب این سوتیها نزدیک به صفر بود.
دو: ازگشت به فلسفه ساپی اتفاق افتاد. ساپینتو با بررسی دقیق بازی سوپرجام تصمیم گرفت به سیستم همیشگی خود برگردد. ۴-۳-۳ دلخواه ساپی که موقع از دست دادن توپ حالت ۴-۵-۱ به خود میگیرد ضعف استقلال در کنارهها را پوشش داد. نقطه قوت تراکتور دقیقا همین کنارههای زمین است که با تعداد نفرات بیشتر توسط استقلالیها و تجمع بازیکن در کنارهها، بیاثر شد تا اسکوچیچ مهدی ترابی را از بازی خارج کند.
سه: وقتی خداداد منطقی میشود جالب می شود. مصاحبه پایان بازی خداداد مصاحبه متفاوتی بود. او که معمولا عادت به جرزنی بعد از باخت دارد این بار شکست را پذیرفت و ضعفها را گردن گرفت. فوتبال همین است، یک روزهایی روز شما نیست و تیمتان خوب نیست، پذیرفتن این ضعف یعنی پیشرفت در آینده.
چهار: ِارتباطی که برقرار نمیشود، آلوز کجایی؟ توپ را از دو تا دفاع وسط تراکتور میگرفت و خط شکن و با شعاع دید بالا آن را پخش میکرد، این خصوصیات ریکاردو آلوز بود که جای خالیاش خیلی به چشم میآید. علت ضعف مهدی ترابی هم همین است که مجبور است کلی به عقب بیاید و توپ بگیرد، چون خامروبکوف و ایگور کیفیت ریکی را ندارند.
پنج: استفاده از تمام عرض زمین کار استقلال بود. تفاوت استقلال نسبت به بازی سوپرجام هم در چیدمان و سیستم بود و هم در نوع نگرش آنها به استفاده کامل از عرض زمین. سامان فلاح بیرون نشست تا خط دفاع چهار نفره شود. اسلامی و سحرخیزان به ترکیب اضافه شدند و از خلا ایجاد شده بین نادری و شجاع نهایت استفاده را بردند . استقلال با برتری عددی در کنارهها بازی را صاحب شد.
شش: این مازنیهای شلوغ همه جا را گرفته اند. معمولا فوتبالیستهای مازندرانی فوتبال را با شور و هیجان بالا بازی میکنند، شخصیتی برونگرا دارند و احساسات خود را خیلی بروز میدهند. این احساسات شامل خشم، خوشحالی ، ناراحتی ، دعوا و … میشود.شجاع و رامین سمبل آن خطه هستند . مدام کلکل، مدام دعوا، مدام حرف ، آدرنالین بالا که از دقیقه یک تا توی رختکن ادامه دارد.
هفت: سندروم بازیهای بزرگ این بار تکرار نشد. این اتهام به درستی به ساپینتو وارد بود که مرد بازیهای بزرگ نیست و آنها را میبازد. این باور انگار به کل تیم هم سرایت کرده بود. استقلال برای زدودن چنین ذهنیت خطرناکی ناگزیر بود بازی را ببرد. با هر روش و هر سیستمی، اتفاقا هوشمندانه هم برد . این برد میتواند چراغ راه آبیها در ادامه لیگ باشد. یک شروع خوب مقابل مدافع عنوان قهرمانی که با خود اعتماد به نفس میآورد.
هشت: این تیم کامل شود، ترسناک است. استقلال نفرات خوبی دارد اما همه چیز در این تیم کم است. آنها به وضوح در خط هافبک و حمله کمبود نفر دارند. خریدهای جدید هر چه سریعتر باید به این مجموعه اضافه شوند و در شرایط تیم قرار بگیرند. دقیقا جاهایی که استقلال نیاز به تغییر داشت کمبودها به چشم میآمد.
نه: همه می دانند تراکتور گلر ندارد. با احترام به ادیب زارعی،تیم بزرگ دروازهبان بزرگ میخواهد. آنها لیگ الیت را در پیش دارند و با محرومیت علی بیرو حتما نیاز به یک گلر سطح بالا دارند و گرنه همین چهار ماه همه آرزوهای اسکوچیچ را بر باد میدهد.
ده: صالح کجایی؟ دقیقا کجایی؟ در سیستمی که ساپینتو برای استقلال طراحی کرده، صالح حردانی جایی ندارد. ساپینتو اعتقاد دارد رامین در دفاع راست عملکرد بهتری دارد و ترجیح میدهد از عقب اضافه شود و این به معنی سوختن صالح است. آسانی هم که بیاید جا برای صالح تنگتر میشود.دوره قبلی هم که ساپینتو در استقلال حضور داشت انتخاب او برای دفاع راست یامگا و برای وینگر راست محبی بود و صالح بیشتر نیمکت نشین بود.
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی