گلایه‌های دوستانه مهری از هاشمیان؛ من را تا روز آخر نگه داشتند!

گلایه‌های دوستانه مهری از هاشمیان؛ من را تا روز آخر نگه داشتند!

پایگاه خبری فوتبالی- سعید مهری ماجرای مذاکراتش با هاشمیان و باشگاه را برای جدایی از پرسپولیس روایت کرد. 

به گزارش فوتبالی، جدایی سعید مهری از پرسپولیس در روزها و ساعات پایانی فصل نقل و انتقالات رقم خورد و همین باعث شد تا او فرصت‌ها و پیشنهاداتی را که در روزهای گذشته داشت از دست بدهد. مهری در برنامه شب‌های فوتبالی درباره این وضعیت صحبت کرد و گلایه‌هایش را از باشگاه پرسپولیس و وحید هاشمیان به صورت محترمانه مطرح کرد. 

مهری در این باره گفت: «دلم پر نیست اما دوست داشتم این اتفاق خیلی زودتر رقم بخورد. من از روز اول آغاز تمرینات با آقای هاشمیان صحبت کردم و از پیشنهادهایی که از باشگاه‌های ایرانی داشتم به ایشان گفتم. من فصل گذشته کمی اذیت شدم و به ایشان گفتم شما اگر مرا نمی‌خواهید، این سلیقه مربیگری است و من هیچ مشکلی ندارم.

ایشان در ابتدا اعلام گفتند که جلوی هیچ بازیکنی را نمی‌گیرند. من می‌دانستم که یک مربی اگر بازیکنی را بخواهد، به هر شکلی که شده او را حفظ می‌کند. اما آقای هاشمیان پیشنهاد دادند که بعدا در این باره صحبت کنیم. اما این ماجرا کشدار شد. من با آقای پیروانی صحبت کردم. نام باشگاه‌هایی را که به من پیشنهاد داده بودند اعلام کردم ولی در فوتبال ایران باید کمی باسیاست بود. نمی‌دانم لفظ درستی باشد یا نه اما باید گرگ باشیم! آدم‌هایی که روراست هستند در این فوتبال اذیت می‌شوند.

من یک ماه پیش با آقای هاشمیان دوستانه صحبت کردم و به من گفتند که به استقلال و یکی دو باشگاه دیگر نمی‌توانی بروی و ما نمی‌توانیم به رقبای‌مان بازیکن بدهیم. من به ایشان گفتم که شما خودت بازیکن بوده‌ای و شرایط را می‌دانی. چون فصل گذشته کمی اذیت شده بودم، بهتر است به تیمی خوب بروم و بالاخره آقای هاشمیان به من حق دادند. 

در آن مقطع آقای ساپینتو با من تماس گرفت و ما چند بار با هم صحبت کردیم که به استقلال بروم. می‌خواستم این اتفاق زودتر بیفتد. می‌شد این ماجرا را با مذاکره مدیریت کرد. به آقای هاشمیان هم گفتم که اگر مرا تا روز آخر نگه دارید، پیشنهادهایم را از دست خواهم داد. اما اتفاق خوبی نیفتاد. از طرف باشگاه در آخرین مذاکره که روز آخر اردوی ترکیه بود و دیگر پیشنهادی نمانده بود به من گفتند که مطالباتت را ببخش و 18 میلیارد هم بده و جدا شو!»