سایت رسمی فوتبالی - هیچ آمریکایی در جام جهانی روسیه حضور ندارد. تیم ملی فوتبال ایالات متحده موفق به صعود به این رقابتها نشد. هرچند روز شنبه بعد از حذف دو تن از بهترین بازیکنان دنیا از این رقابتها دان مک لین به یاد می آمد.
فوتبال ثابت کرده که زمان نمیشناسد. بازیکن چطور؟ زمان آنها نیز بسیار محدود است. کریستیانو رونالدو و لیونل مسی از زمان خود بهتر از هر بازیکن دیگری در این نسل استفاده کردند. اما نسل آنها هنوز ادامه دارد؟
تمامی این موارد به حذف زودهنگام آلمان و آرژانتین و اسپانیا و پرتغال از رقابت های جام جهانی باز می گردد. تمام این چهار تیم تیم های فنی و بزرگ بودند. بازیکنان بسیار با ارزشی که هیچ دفاعی توان ایستادن در برابر آنها را نداشت. لروی سانه توسط یواخیم لوو از تیم حذف شد. خورخه سمپائولی استفاده چندانی از سرجیو آگوئرو در جریان مسابقات گروهی نکرد. سانتوس در بازی با اروگوئه کوارشما را روی نیمکت نشاند تا باز هم تمامی توجهات به کریستیانو رونالدو باشد. هیرو در وقت های تلف شده رودریگو را به زمین فرستاد اما این تعویض کمی دیر انجام شد.
مسی و رونالدو همچنان در برابر حریفان قوی هستند. اما سرعت گذشته را ندارند. آنها همچنان خطرناک هستند و می توانند این شرایط را در طول دو یا سه فصل آینده نیز حفظ کنند اما سوال اصلی اینجاست که آیا آنها به قطر ۲۰۲۲ می رسند؟ آنها باید به همین شیوه بازی خود ادامه دهند یا آن را فراموش کنند.
رونالدو ۴ سال دیگر ۳۷ ساله است. او پیش از این اعلام کرده که تا ۴۰ سالگی به میدان خواهد رفت اما آیا برای تیم ملی پرتغال نیز همین گونه خواهد بود؟ او قدرت رهبری را در زمین نشان داد که برای هر مربی ارزشمند است. اگر بتواند توانایی فیزیکی خود را حفظ کند کدام مربی می تواند او را کنار بگذارد؟ او همچنان در سطحی بازی میکند که شاید دو یا سه بازیکن بتوانند با او برابری کند.
مسی دو سال از رقیب خود کوچکتر است اما اشتیاقی برای رهبری مانند رونالدو از خود نشان نداده است. صادقانه باید بگوییم که فشاری که او در آرژانتین تحمل می کند قابل مقایسه با فشاری که رونالدو در پرتغال متحمل می شود نیست. و به این دلیل که او به این فشارها پاسخ درستی نمیدهد فشارها و سوال های بیشتری درباره آینده او نیز به وجود می آید. تصور استقبال آرژانتینیها از ادامه حضور ستاره خود در زمین سخت نیست اما باور این که آرژانتینیها میل چندانی به استفاده دوباره از ندارند آسان تر است. او هرگز شبیه به یک برنده نبوده است.
تنها یک سناریو وجود دارد که در آن آرژانتین میتواند دوباره این ریسک را انجام دهد. این که این استاد فوتبال دوباره در نقش هافبک میانی به میدان برود. مانوئل لانزینی و اور بنگا تنها گزینههای آرژانتین برای این پست در روسیه بودند. لانزینی درست پیش از مسابقات مصدوم شد. بنگا نقش مثبت داشت اما از دید بقیه پنهان بود. وقتی او نتوانست در نیمه اول برابر فرانسه نقش خود را به خوبی ایفا کند سمپائولی سرانجام مسی را در این پست قرار داد.
از کلمه سرانجام استفاده میکنم چون من این کار را در جریان رقابتهای انتخابی در کوپا آمریکا پیشنهاد داده بودم. منطق آن ساده است. آرژانتین از نبود بازیساز رنج میبرد اما پر از بازیکنانی با شم گلزنی بالا مانند مسی، آگوئرو، دیماریا، هیگواین، دیبالا، ایکاردی و... است. حتی اگر مسی مصدوم شود نیز آرژانتین از قدرت هجومی خوبی برخوردار است. با مصدومیت لانزینی آنها در واقع با یک دست به جنگ رفتند. تا وقتی مسی سلامت است و توانایی دریبل زنی بالا و بازیسازی را دارد چرا نباید از او در نقش یک شماره ۸ استفاده شود؟
این روش برای وین رونی جواب نداد اما مسی نیز وازا نیست. آرژانتین برای هموارتر شدن مسیر به مسی کمک می کند. وقتی آگوئرو در زمین باشد همه چیز برای مسی آسانتر است اما متاسفانه این افتخار خیلی دیر رخ داد.
مسی با توجه به بالا رفتن سن کمی از سرعت خود را از دست داده است. به نظر نمیرسد که او را در بارسلونا در پستی جدید ببینیم. اگر او بهعنوان یک بازیساز در بارسلونا موفق شده آرژانتین نیز باید از این توانایی استفاده کند.
درست است که اگر او در این نقش به میدان برود توانایی گلزنی او کمتر می شود. این موضوع شاید به قیمت از دست دادن توپ طلا برای او تمام شود. آمار گلزنی رونالدو نیز بالا میرود. این به معنی تغییر جایگاه نیست. باید از توانایی های توپ سازی و خلق موقعیت او در زمین استفاده کرد.
بازیکنان بیشتری وارد صحنه میشوند. امباپه در نیمه دوم بازی روز شنبه بسیار درخشان ظاهر شد و بازیکنان دیگری نیز کم کم وارد میشوند. یک نامزد قطعی نیمار است اما او نیز مانند مسی نمی تواند در زیر فشارها بازی خوبی از خود به نمایش بگذارد. فیلیپه کوتینیو نیز می تواند در این جمع حضور داشته باشد.
با این که مسی و رونالدو نتوانستم در مرحله حذفی جام جهانی گلزنی کنند اما همچنان میتوانند در بین نامزدهای نهایی توپ طلا حضور داشته باشند. و حتی یکی از آنها می تواند برنده توپ طلا شود هرچند نامزد بودن آنها به قطعیت سال های قبل نیست.
حذف آنها راه را برای درخشش بیشتر نیمار و امباپه فراهم کرد. حتی لوکا مودریچ اگر بتواند اشمایکل را از ذهن خود بیرون کند و هر بازیکن دیگری که بتواند کرواسی را به یک افتخار جهانی برساند میتواند در این لیست حضور داشته باشد. بعضی انگلیسیها به من اشاره میکنند که هری کین را در این میان فراموش نکنم.
حقیقت این است که شکست مسی و رونالدو در صعود به مراحل بالاتر جام جهانی راه را برای حضور تمامی بازیکنان هموار کرده است. احتمالا در سالهای آینده شاهد برندههای جدیدی خواهیم بود. شاید بعضی به این اتفاق به عنوان یک اتفاق خوب و رقابت بزرگتر و تلاش بیشتر نگاه کنند. این به چه معناست؟
این خوشحالی یک جنبه دیگر نیز دارد. این جایزه بی ارزش میشود.
وقتی دو بازیکن به مدت یک دهه در تمامی رقابت ها می درخشند و باعث سربلندی تیم خود میشوند و یک جایزه را بارها و بارها از آن خود می کنند، آن جایزه نیز برای همیشه به آنها تعلق پیدا میکند. وقتی بازیکن دیگری آن را به دست بیاورد اینطور به نظر میرسد که این جایزه نیز فانی است.
و چه چیزی جز مرگ فانی نیست؟ زمان مسی و رونالدو و در کنار آن دوران طلایی فوتبال نیز به پایان رسیده است. ما باید یک ثانیه مکث کنیم تا آن را به خاطر بیاوریم.
یادداشت از مارتین پالاتزوتو