خداحافظی پیام صادقیان با فوتبال؛ در را هم پشت سرت ببند

خداحافظی پیام صادقیان با فوتبال؛ در را هم پشت سرت ببند

وبسایت رسمی فوتبالی - یا پیام صادقیان نمی‌داند شرط‌بندی چیست و نسبتش با فوتبال چگونه است و یا اینکه به کلی قید بازی کردن و فوتبال را زده است.

به گزارش فوتبالی، اقدام عجیب پیام صادقیان در راه اندازی یک سایت شرط‌بندی فوتبال، می‌تواند پایان او در فوتبال را رقم بزند. پسرکی که در سال‌های اخیر و پس از جدایی‌اش از پرسپولیس تا توانست به همه تاخت و در نهایت مسیر خود ویرانگری را انتخاب کرد. نه علیرضا منصوریان و نه علی کریمی و نه فرهاد کاظمی هیچکدام نتوانستند پیام صادقیان را به آنجایی برگردانند که فقط یک فصل با پرسپولیس آنجا بود چرا که دیگر باید پذیرفت که سقف بازی این بازیکن همان یک فصل بوده است و بس.

دو سه روز پس از آنکه پیام صادقیان خبر از به کارگیری همه تلاشش برای بازگشت به پرسپولیس گفت، با خبر افتتاح سایت شرط‌بندی‌اش رسما پایان فوتبالش را اعلام کرد. پایانی در ۲۷ سالگی. یعنی در همان سنی که تازه علی دایی آقای گل جام ملت‌های آسیا شد. یعنی در سنی که دایی تازه راهی بوندس‌لیگا شد. چه می‌شود که گاهی یکی مثل دایی تازه در ۲۷ سالگی با کوهی از انگیزه می‌خواهد که راه پیش‌روی یک جوان ۱۷ ساله را طی کند بی‌آنکه نگاهی به شناسنامه‌اش بیندازد و از آن طرف یکی مثل پیام صادقیان نرسیدن مجدد به پیراهن پرسپولیس را پایان همه رویاهایش می‌داند؟ این چه هورمونی است که در مغز دایی ترشح می‌شود و در مغز صادقیان نه؟

صادقیان تمام دست‌هایی که برای کمک به او دراز شده بود را با ناسپاسی پس زد و فوتبال را تنها در لباس پرسپولیس دید و بس‌. چه معلوم، شاید بعدها هواداران فعلی پرسپولیس برای فرزندان خود از قصه کسی بگویند که چون به پرسپولیس راهش ندادند در ۲۷ سالگی عطای فوتبال را به لقایش بخشید تا بدین ترتیب از اهمیت باشگاه مورد علاقه خود بگویند. اما این تنها جنبه داستانی و اساطیری ماجراست و شاید واقعیت با آنچه می‌نماید تفاوت‌ها داشته باشد. 

بگذارید این گونه هم به ماجرا نگاه کنیم که صادقیان در سال‌های اخیر کجای فوتبال ایران بوده است؟ چه گلی به سر تیم‌هایی زد که پس از پرسپولیس برای آنها بازی کرد؟ آنچه از او به یاد مانده جابجایی‌های متوالی‌اش در تیم‌های مختلف بوده. وقتی فرهاد کاظمی هم با آن مرام و مسلک خاصش نتوانست این بازیکن را به سر راه بیاورد دیگر چه کسی می‌تواند با بازیکنی که خمیازه‌هایش سر آخرین تمریناتش در پرسپولیس تا مدت‌ها سوژه بود کار کند؟ بگذارید صریح بگوییم: صادقیان اصلا در این فوتبال مشتری داشت؟ که اگر داشت می‌آمد قرارداد میلیاردی را با کاسبی اینستاگرامی خاص لمپن‌های شیک این روزها عوض کند؟

پیام صادقیان رفت به همان جایی که انگار بیشتر به آن تعلق دارد تا فوتبال. به اینستاگرام. به همان جایی که پس از رفتنش از پرسپولیس بیشتر در آنجا بود تا زمین فوتبال. احتمالا از این به بعد مجبور می‌شود همچون کاسبان اینستاگرامی زندگی‌اش را به حراج نگاه‌های گرسنه و سرگرمی‌طلب بگذارد. یکی بشود مثل همان چهره‌های مشهوری که به طرز تهوع‌آوری دلارها را جلوی دوربین به هوا پرتاب می‌کنند و دلبرکان چند دلاری‌شان را مشعوف کنند و به مردم فخر بفروشند که از طریق شرط‌بندی پولدار شده‌اند. سخت است باور و پذیرفتنش، اما پیام صادقیان را به زودی فقط در همین قاب‌های مبتذل اینستاگرامی خواهیم دید و نه در زمین فوتبال. فوتبال بازیکن عاشق می‌خواهد. وقتی هدف اول بازی کردنت، لذت بردن از خود فوتبال نباشد و فوتبال را به خاطر سرگرمی‌ها و شهرت بیرونش می‌خواهی خیلی زود باید با چمن سبز وداع کنی. فوتبال بازیکن عاشق می‌خواهد.

یادداشت از حجت شفیعی

1984