پایگاه خبری فوتبالی- باشگاهها در لیگ بیستویکم خیلی زودتر از تصور، تصمیم به تغییرات روی نیمکت خود گرفتند که نشان میدهد عمر مربیان در فوتبال ایران کوتاه شده است.
چهار هفته ابتدایی برای مدیران فولاد خوزستان هم زمانی مناسب برای بررسی عملکرد عبدالله ویسی بود، چرا که آنها نیز پس از 2 شکست، یک پیروزی و یک تساوی تصمیم گرفتند با مربی خود قطع همکاری کنند تا نکونام بار دیگر به عنوان سرمربی فولادیها انتخاب شود.
این تغییرات نشان میدهد که عمر مربیگری در فوتبال ایران کوتاه یا صبر مدیران کمتر شده است، با این حال نمیتوان تصمیمات اشتباه مدیریتی را هم در تغییرات نادیده گرفت.
بسیاری از مربیان هستند که سالهاست در یک چرخه معیوب قرار گرفتهاند و به هر تیمی میروند، نتیجهای جز ناکامی کسب نمیکنند. با این حال هر سال با اخراج، برکناری یا استعفا بازهم گزینه تیمهای مختلف میشوند که انتخاب این مربیان ناکام از سوی مدیریت باشگاهها، جای تعجب دارد. مربیانی هم بودهاند که ابتدای فصل پیشبینی میشد انتخاب خوبی برای باشگاهها نباشند و ناکامی آنها خیلی زود از راه برسد، اما مسئله اینجاست که این انتخابها چگونه، بر اساس چه متر و معیاری، طبق کدام پارامترها و با کدام کارنامه رقم میخورد؟
مدیرانی که هر سال فریاد بیپولی و گرفتاری اقتصادی سر میدهند، چرا در انتخاب خود پیش از شروع فصل دقت لازم را ندارند و سراغ مربیان ناکامی میروند که خودشان هم انتظار نتیجه نگرفتن آنها و تغییرشان را میکشند؟ در این چرخه معیوب آیا فقط تصمیم مدیران باشگاهها دخیل است یا باید نقش مدیران برنامه یا دلالها را هم ببینیم؟ چگونه یک مربی پس از 4 بار تغییر تیم و استعفا در یک فصل، بازهم انتخاب باشگاهها برای قرار گرفتن در رأس کادرفنی یک تیم است؟
قرار دادن این اتفاقات کنار هم، تغییری در نتیجه کار ندارد و عمر مربیان روی نیمکت تیمها بسیار کوتاه شده است. اینکه به هفته چهارم رسیدیم و تیمها به فکر تغییر کادرفنی افتادهاند، نشان میدهد که ثبات تصمیم گیری و اتخاذ تصمیم درست، جایی در کار بخشی از مدیران فوتبال ندارد. البته این تغییرات با توجه به تعطیلی لیگ بابت بازیهای تیم ملی رقم خورده است و چه بسا اگر تعطیلی لیگ در پایان هفته سوم رقم خورده بود، شاید زودتر از اینها نیز میتوانستیم تغییرات را ببینیم.
6641