نگاهی به بدهی های کلانی که مدیران بر جای می گذارند/ فوتبال، قاتل بیت المال!

نگاهی به بدهی های کلانی که مدیران بر جای می گذارند/ فوتبال، قاتل بیت المال!

وب سایت رسمی فوتبالی- بحث مقایسه فوتبال و ورزش های دیگر نیست اما هزینه های میلیاردی برای فوتبال آن‌قدر مطرح شده که بحث کردن در این باره، تکرار مکررات است. 

به گزارش فوتبالی، باشگاه های فوتبال در ایران با دریافت بودجه های کلان از وزارت ورزش یا کارخانه های مختلف اداره می شوند. استقلال و پرسپولیس سالیانه با بودجه ای نزدیک به 100 میلیارد تومان اداره می شوند بدون آنکه کسی به فکر هدر نرفتن بیت المال باشد. در یکی دو سال گذشته چند بازیکن به استقلال و پرسپولیس آمده اند که عایدی نداشتند و در نهایت از این تیم جدا شدند؟ چقدر از بودجه بیت المال صرف خرید این بازیکنان شد تا مدیران با یک بازیکن خارجی در مقابل دوربین بایستند و از هواداران دلبری کنند؟ بویان، گولچ، ژوزه و امثال ايشان با دریافت میلیاردها تومان پول از ایران رفتند و هیچ نفعی برای باشگاه شان نداشتند. کدام مدیر باشگاه به واسطه جذب این افراد مواخذه شد؟ دو روز پیش بود که خبر آمد یک طلبکار باشگاه پرسپولیس که از زمان نژادفلاح به دنبال گرفتن طلبش است، حکم توقیف خودروی حمیدرضا گرشاسبی، سرپرست فعلی باشگاه پرسپولیس را گرفته و مشکل ساز شده است. چرا هیچ‌کس از نژادفلاح درباره عمل نکردن به تعهدش نمی پرسد؟ محمد رویانیان چندین و چند ستاره را به خدمت گرفت و یک پرسپولیس رویایی ساخت اما اشتباه او در بستن قرارداد با ژوزه باعث شد سرخ‌پوشان پس از چند سال، مبلغی کلان را به حساب این مربی پرتغالی واریز کنند اما هیچ‌کس از محمد رویانیان درباره دلایل امضای قراردادی شبیه به ترکمانچای نپرسیده است. سال گذشته پرسپولیس دو بازیکن اوکراینی به خدمت گرفت اما آن ها با کمترین میزان بازدهی راهی کشورشان شدند و هیچ‌کس از طاهری نپرسید چرا این بازیکنان را به خدمت گرفته؟ تغییر پیاپی مدیریت در باشگاه های ایران باعث شده مدیران به سادگی هر کاری صلاح می دانند انجام دهند و درست یا اشتباه بودن آن را چندان مهم نمی دانند. حضور مشاوران حقوقی که می دانند چگونه پای مدیران را از قراردادها بیرون بکشند نیز یکی از دلایلی است که هر مسئولی با حضور در ورزش به مدیر یک باشگاه فوتبال تبدیل می شود. یک مثل قدیمی وجود دارد که می گوید مدیران در فوتبال ایران، تقسیم کنندگان بودجه هستند و سایر روش های مدیریتی از جمله درآمدزایی را بلد نیستند. یکی از مدیران خوش نام ورزشی در این باره می گوید: «یک روز وزیر ورزش من را به دفترش دعوت کرد و گفت می‌خواهم مدیرعامل استقلال شوی، گفتم من پول ندارم و نمی توانم مبلغی در حدود 117 میلیارد تومان را به باشگاه تزریق کنم. گفت نگران نباش، پولش را من می دهم تو مدیریت کن. گفتم ببخشید من فکر مي‌کنم این مدیریت نیست و من حاضر نیستم به هر قیمتی مدیرعامل شوم».

بدهی های کلان

مدیرانی که هنوز الفبای مدیریت را نمی دانند، یک به یک به ورزش می آیند و آزمون و خطا می کنند. عایدی آن ها برای ورزش و باشگاه های ایران چیزی جز بدهی ها و چک های برگشتی نیست. این بدهی‌های کلان میراث همان قراردادهای بی‌ضابطه و بی‌منطقی است که مدیران باشگاه‌ها پای آن را امضا کرده‌اند تا بار دیگری روی دوش بیت‌المال بیندازند، مدیرانی که مدیر هزینه هستند و تنها هنرشان خرج کردن است، مدیرانی که با قرارداد با اسپانسرهایی که نقش دلال را بازی می‌کنند، پول‌های کلانی را ماهانه از حساب هواداران به حساب باشگاه می‌ریزند و آن را صرف نقد کردن چک قرارداد فوتبالیست‌هایی می‌کنند که ارزش یک‌هزارم قراردادی را که می‌بندندهم ندارند! وقتی هم که کم می‌آورند و خرج و هزینه‌شان با هم نمی‌خواند، بدهی روی بدهی باشگاه است که تلنبار می‌شود و مثل امروز باید با تحمیل هزینه‌های چند10میلیاردی دیگری بر بیت‌المال، بار دیگر محتاج کندن از بیت‌المال و مردم شوند و باز هم این مردم و هواداران هستند که باید جور سوء‌مدیریت‌های مدیران باشگاهی را بکشند. آن هم در زمانه‌ای که مشکلات اقتصادی مردم بیداد می‌کند و سفره‌های آن‌ها کوچک‌تر مي‌شود اماآن سو انگار خبری از کوچک شدن سفره فوتبالی‌ها از بیت‌المال نیست و با حاتم‌بخشی وزارت ورزش و وزارت صنایع و خودروسازان، این سفره از حساب بیت‌المال هر روز بزرگ‌تر و گسترده‌تر می‌شود.