پایگاه خبری فوتبالی- یک: گاهی برای پی بردن به معنی و مفهوم یک ضربالمثل، یک اتفاق، چارهکار است. این عبارت درخصوص ضربالمثل «کار دنیا برعکس است» صدق میکند اگر در این تقریبا یک ماه به مانورهای عجیب و غریب جامعه مظلوم! داوری توجه کرده باشیم. مردان سیاهپوش و سیاهپوش کننده، به قدری در این مدت، خوب حرف زدهاند (و این ربطی به حرف خوب زدن ندارد)، که انگار جای ظالم و مظلوم عوض شده است.
دو: در این یادداشت منظور همه داوران و کمک داوران نیست. هستند داوران و کمک داورانی که به انصاف سوت می زنند و البته صحنه ها را میبینند اما نگاهی به 24 هفته سپری شده این فصل به علاوه بازیهای جام حذفی، جای هیچ شک و تردیدی را باقی نمیگذارد که برخی داوران و کمک داوران، دوستان حاضر در کمیته و دپارتمان(که دقیقا هم می دانیم و هم نمی دانیم چه کسانی هستند) و برخی کارشناسان امر داوری، دمار از روزگار همه تیمهای لیگ 21 درآوردهاند. و طعنهآمیز اینکه حالا از بی پشت و پناه بودن حرف میزنند. اینکه تیمها، مربیان و بازیکنان انتظار عدالت را از داوران میکشند، گویا از پایه اشتباه است که اینچنین باعث برآشفته شدن جامعه داوری شده است.
سه: بد دفاع کردن در بسیاری از موارد تاثیر مخرب و منفی بیشتری نسبت به خوب حمله کردن دارد؛ و این دقیقا همان کاری است که برخی کارشناسان داوری از داوران و کمک داوران میکنند. کافی است برای پی بردن به این موضوع، نگاهی به لشکرکشی یکی از این کارشناسان بکنیم. استوری کردن پیامهای حمایتی از او توسط خودش، بیشتر یک گل به خودی جبراننشدنی است. و طعنهآمیز اینکه در میان این حامیان، مردانی دیده میشوند که هنوز فرق سر با دست را نمیدانند و ضربه با دست را گل اعلام میکنند.
چهار: آخرین باری که یک مسئول داوری در ایران، افتضاحات و اشتباهات داوری را تایید کرد، را یادتان می آید؟ اصلا کسی این را ذهن دارد؟ ایران قطعا تنها کشوری است که داورانش نه تنها مصاحبه میکنند که در لایوهای اینستاگرامی هم حاضر هستند و این موضوع را در هیچ جای دیگر دنیا نمیبینیم. ضمن آنکه برخی صفحات هوادارای را فالو می کنند و البته در کلاب هاوس حضوری فعال دارند! همه اینها تخلفاتی است که کمیته داوران و کمیته اخلاق نمیبیند و در نهایت در نحوه قضاوت ها تاثیرگذار است. دنیز آیتکین آلمانی بعد از افتضاحش در بازی پاریس سن ژرمن و بارسلونا هنوز حرف نزده درحالیکه تقریبا 5 سال از آن اتفاق میگذرد! داور سوئدی بازی فرانسه و ایرلند در مقدماتی جام جهانی 2010 تنها وقتی درباره اعلام نکردن هند آنری حرف زد که به دلیل همین اشتباه قید داوری را زده بود. ولی در ایران، آقای داور به راحتی از اهرم فشار دوستان و همکاران! کارشناسش استفاده کرده و با قهر کردن، کمیته داوران را مجبور میکند قضاوت بازی مهمتری را برایش درنظر بگیرند.
پنج: تاریخ تقریبا 2 دههای لیگ برتر پر است از افتضاحات عمدی و غیرعمدی همین داوران که تیمها را بدبخت کرده و حتی باعث منحل شدنشان شده است. هنوز یادمان نرفته که آقای داور یک تنه با تراکتورسازی چه کرد و چگونه جام قهرمانی را از تبریز به اصفهان فرستاد! هنوز فراموش نکردهایم چگونه یک کمک داور، عامل قهرمان نشدن استقلال اهواز و انحلال این تیم شد. هنوز به خاطر داریم چطور آقای داور با اشتباهاتش، نسخه ملوان را پیچید و آنها را راهی لیگ یک کرد. دربیهای این چند سال اخیر را دوباره به یاد میآوریم و انبوهی از تصمیمات اشتباه برایمان لیست میشود: از خطاها و پنالتیهای گرفته نشده تا سوتهای اشتباه و خامه روی این کیک زشت آنجایی است که داور مدعی، خطای بازیکن شماره 11 را میگیرد و به شمارهای دیگر اخطار میدهد که اصلا در صحنه حضور ندارد! هنوز جلوی چشممان هست که چگونه دوران بازی میلاد میداودی تمام شد و آقای داور با خنده اقدام او را شبیهسازی دانست. بعضی وقتها باید به فیفا حق داد که وی ای آر را وارد فوتبال جهان است و چه تاسف بار که هنوز دو رییس فدراسیون و دو سرپرست آمدهاند، اما وی ای آر هنوز وارد فوتبال ایران نشده است.
شش: در هر حال داوری در ایران تنها قشری است که بابت اشتباهاتش مواخذه نمیشود؛ آنها در هر کاری ناتوان باشند، فرار به جلو را خوب بلد هستند. آنها تنها قشر این مملکت هستند که افزایش حقوقشان از 100 درصد هم بیشتر شده است و حالا می بینید که یکی از دو قشری که بابت اشتباهاتشان باید نازشان را کشید، همین برخی داوران هستند. انگار از این همین برخی مردان هرگز نباید انتظار عدالت را داشته باشیم و اگر بر فرض محال، دیداری را هم بدون اشتباه سوت زدند، باید مطمئن باشیم که از دستشان در رفته وگرنه آنها همانهایی هستند که به دلیل شعار تماشاگران، خطاهای واضح را نمیگرفتند. همانها وقتی داوری را کنار میگذارند، کارشناسانی میشوند که درباره یک خطای مشابه، چند نظر میدهند، نگرفتن خطای پنالتی در دقایق ابتدایی را به خوب جا نیفتادن داور ربط داده و دلیل اعلام نشدن پنالتی در دقایق پایانی را، درگیر بودن ذهن داور اعلام میکنند! کارشناسی که زمان داوری، کلاه همکار داورش را در یک کشور حاشیه خلیج فارس برداشته و با وجود تاکید مقامات باشگاه که بسته بزرگتر برای داور بازی است و کوچکتر برای شمای کمک داور، بزرگتر را برداشته و با ترک سریع هتل راهی فرودگاه شده تا دست همکارش به او نرسد، حالا داعیهدار داوری شده و فریاد وامصیبتا سر میدهد! از این داستان ها زیاد است، منتها رسانه ای کردن این داستان ها نه برای داوران آن زمان و کارشناسان فعلی مشکلی به وجود می آورد و نه اینکه دردی از درد این فوتبال دوا می شود.
هفت: ما رسانهها به عنوان بخش کوچکی از جامعه فوتبال ایران از داوران، مدیران و روسایشان و کارشناسان این امر عذرخواهی میکنیم که از آنها انتظار عدالت و دادن حق طبیعی تیمها، مربیان و بازیکنان را داشتیم. خواهشمندیم ضمن پذیرفتن این قصور از ما، به می خواهیم که به اشتباهات تاثیرگذار و تاثیرنگذار و تصمیمات بحث برانگیزتان ادامه دهید و همچنان قهرمان، سهمیههای لیگ قهرمانان و تیمهای سقوط کننده را تعیین کنید و در پایان فصل، تقاضای افزایش حقوق و مزایا داشته باشید.
یادداشت از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی